کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرتبة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تراز
واژهنامه آزاد
1-مَرتبه 2-درجه | برای بیان مرتبه یا عنوان یک فرد یا یک شئ
-
آرمیتاژ
واژهنامه آزاد
بلند مرتبه
-
هوفر
واژهنامه آزاد
نیک شوکت-بلند مرتبه
-
امیرعلی
واژهنامه آزاد
پادشاه بزرگ، بلند مرتبه.
-
سامیه
واژهنامه آزاد
زن بلند مرتبه
-
علیا
واژهنامه آزاد
مونث علی می باشد بمعنی بلند مرتبه و بزرگوار.
-
پدر سگ
واژهنامه آزاد
پدر کثیف و پر از نجاست_پدری به مرتبه و شعور سگ -بیشتر برای فحش دادن استفاده می شود.
-
بار
واژهنامه آزاد
1- اجازه 2- مرتبه 3- میوه 4- ثمر
-
بردیا
واژهنامه آزاد
بلند پایه، متعالی، بلند مرتبه، بلند قامت، از ریشه ی BARD(بلند بودن) در پارسی باستان مشتق شده است و معنی این نام والا و متعالی میباشد. در یونانی smeydis در اوستایی بلند مرتبه میباشد
-
فرهان
واژهنامه آزاد
[فَ] با شکوه و بلند مرتبه. مشتق شده از فره [ ف َرْ رَ / رِ ] به معنای شأن و شوکت و شکوه و عظمت.
-
نشات
واژهنامه آزاد
هریک از مرتبه انتقالی اشیائ را نشات گویند. چنانکه گویند نشات برزخ - نشات آخرت - نشات هیولی
-
دولتمردان
واژهنامه آزاد
به افراد بلند مرتبه یک دولت گفته میشود و چون دولت هیئتی از افراد است که جهت تنظیم مناسباتِ اقتصادی، حقوقی و مدنی انسانها جهت بر پا نگاه داشتن منافع طبقه و یا طبقاتی بر علیه دیگر طبقات، عمل مینماید اکثرا دست چینی از طبقه حاکمه یک کشور میباشند.
-
پارادایم
واژهنامه آزاد
سرمشق، الگوواره (از یونانی: پارادیگما παράδειγμα paradeigma)؛ مدل و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی غالب بر یک گروه یا یک جامعه. هر گروه یا جامعه «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگوواره ای که به آن عادت کرده تحلیل و توصیف می کند. الگوواره هایی ...