کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مراحلی را طی کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فرآیند
واژهنامه آزاد
مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرایند. پروسه
-
رانژه
واژهنامه آزاد
«رانژه کردن» اصطلاحی رایج در مراکز مخابراتی است. به عملی که طی آن شرکت مخابرات، برقراری ارتباط تلفن مشترک با اسپلیتر شرکت خدمات اینترنتی را فراهم می کند، رانژه کردن می گویند.
-
لیدین
واژهنامه آزاد
(موسیقی) چهارمین مد کلیسایی که از نت فا شروع می شود و یک اکتاو (هشتم درست) را طی می کند.
-
میکسولیدین
واژهنامه آزاد
(موسیقی) پنجمین مد (گام) کلیسایی که به طور پایه از نت سل شروع می شود و یک اکتاو را طی می کند.
-
Horizontal Integration
واژهنامه آزاد
ادغام افقی؛ فرایندی که طی آن یک شرکت شرکت های تولیدی رقیب خود را می خرد و تحت مالکیت خود در می آورد.
-
آئولین
واژهنامه آزاد
(موسیقی) ششمین مد کلیسایی که بطور پایه از نت لا شروع شده و یک اکتاو را طی می کند و می توان گفت معادل گام کوچک (مینور) است.
-
فریژین
واژهنامه آزاد
(موسیقی) سومین مد کلیسایی که به طور پایه از نت می شروع می شود و یک فاصله اکتاو (هشتم درست) را طی می کند.
-
سر انداختن
واژهنامه آزاد
سر باختن، سر فدا کردن. || کسی را سر انداختن؛ در تداول عامه، او را متوجه کردن؛ او را ملتفت کردن؛ او را متوجه و ملتفت فراموش شده ای کردن. (لغتنامۀ دهخدا)
-
راه ایثار کردن
واژهنامه آزاد
راه را باز کردن، راه را هموار کردن برای عبور کسی یا چیزی
-
پرواد
واژهنامه آزاد
به معنی " ترخیص کردن " , منظور ترخیص کالا است , در زمان جاده ابریشم کسانی که میخواستند از چین به اروپا کالایی را ببرند و یا از اروپا به چین , باید در مسیر جاده ابریشم از ایران عبور میکردند و کسانی در ایران بودند که کارشان راهنمایی و پرداخت مالیات باز...
-
دره
واژهنامه آزاد
(به فتح دال، کسر را، بدون تشدید) در لهجه مردم شهرستان دشتی در استان بوشهر، همان دره به معنی شکاف بین دو کوه یا کانال بزرگ و آبراه طبیعی است که از کوه سرازیر می شود و در میان دشت مسیری را طی می کند تا به رودخانه برسد.
-
vertical integration
واژهنامه آزاد
ادغام عمودی؛ فرایندی که طی آن یک شرکت شرکت های توزیع و پخش محصولات خود را تحت تملک خود در می آورد تا پس از مرحلۀ تولید، کنترل خود را بر این قسمت ها افزایش دهد.
-
چشم ها را چار کردن
واژهنامه آزاد
مشورت کردن
-
هشتبلکو
واژهنامه آزاد
ناک اوت کردن، چیزی را مغلوب کردن
-
چاشنی گیر کردن
واژهنامه آزاد
با افزار و ادویه خوراکی را خوشمزه کردن .