کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محل جمع آوری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
محل تقاطع
واژهنامه آزاد
برخوردگاه.
-
محل تلاقی
واژهنامه آزاد
برخوردگاه.
-
محل کار
واژهنامه آزاد
کارجا، کارجای.
-
محل زانو زدن شتر
واژهنامه آزاد
مناخ.
-
جستوجو در متن
-
تل انگون
واژهنامه آزاد
محل جمع آوری زباله (انباشت زباله روی هم)
-
عصارون
واژهنامه آزاد
در فصل بهار زنبوران عسل گرده گلها را جمع آوری و در کیسه ای که در کنار پاهای خود دارد به کندو یا محل زندگی خود می برد که به آن عصاره یا عصارون می گویند
-
اشونگ
واژهنامه آزاد
(استهبان فارس) اِشوَنگ (ESHVANG) محل خشک کردن محصولات کشاورزی در آفتاب؛ بعضی از محصولات (مانند انجیر) را بعد از جدا شدن از درخت، جمع آوری می کنند و در زمینی هموار و تمیز (ریگی یا جدیداً سیمانی) چند روزی در برابر آفتاب قرار می دهند تا رطوبت باقی مانده...
-
ایشوم
واژهنامه آزاد
اِیْشوم؛ سیاه چادر. || ایشوم زدن:خانواده های عشایر دام هایشان را (معمولاً گوسفند) به چراگاه تابستانی می برند، و در آن مکان چادر می زنند و یا از درختان سرپناهی درست می کنند و در این مکان، به جمع آوری شیر و کشک و ماست و کره و روغن از گوسفندان مشغول می ...