کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مث نگاه به نعلبند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اور
واژهنامه آزاد
(گنابادی) [owr]؛ به او، او را. || اورِ [owre]؛ به او نگاه کنید، ببینیدش (دعوت به نگاه کردن، همراه با تمسخر و تحقیر).
-
بنگریستم
واژهنامه آزاد
به معنای دیدن، نگاه کردن، جستجو کردن
-
coaxial
واژهنامه آزاد
هَماسِه، هَم آسِه. نگاه کنید به axis (آسِه).
-
سی
واژهنامه آزاد
(با کسره سین که به نظر میرسد هم ریشه seeدر انگلیسی باشد) نگاه کردن - دیدن
-
نعنا
واژهنامه آزاد
نانوک. (نگاه کنید به واژه نامۀ پارسی سرۀ فرهنگستان و به فرهنگ پارسی به پهلوی فرهوشی)
-
پلمک
واژهنامه آزاد
تبلت. واژۀ سرۀ پیشنهادی برای تبلت. نگاه کنید به واژۀ پارسی پَلمه، در فرهنگ دهخدا، معین و عمید.
-
زولبیا
واژهنامه آزاد
در واقع منشا این کلمه زلف یار بوده است چون وقتیکه به زولبیا نگاه میکنید به شکل موهای درهم و برهم میباشد. این کلمه به مرور زمان در میان عوام به زولبیا تبدیل شده است
-
پوشیه
واژهنامه آزاد
رو بند. پارچهای که زنان برای در امان ماندن از گرما یا نگاه نامحرمان، بر صورت میافکنند. (به نقل از مجموعهی قوانین منهاج فردوسیان)
-
متغیر
واژهنامه آزاد
ورده (وَردِه). برابر پارسی برای متغیر در انگارش (ریاضیات) همانا ورده است. آن از ریشه های وردیدن (تغییر کردن) و ورداندن (تغییر دادن) در زبان پهلوی می آید. آن همالِ پردازه برای تابع است. آن با واژۀ vary در زبان های اروپایی هم ریشه است. نگاه کنید به وا...
-
مره یا مر
واژهنامه آزاد
در زبان کردی جایی را گویند که آب از آن سرا زیر شود . مانند مریوان ، که شهری در کردستان است به معنی مَرَ+او+ بان محلی که سرا زیر شدن آب را در خود نگاه بانی می کند
-
پکال
واژهنامه آزاد
صورت، وجه، روی. به این نمونه از کتاب سووشون نوشته سیمین دانشور نگاه کنید:"دور تا دور میدان می دانندو او هم می خورد زمین و هی بلند می شود. سر و پکالش خینی می شود.
-
سهیستن یا سهیدن
واژهنامه آزاد
یعنی دیدن .به لری در اندیمشک هنوز سیه کردن یعنی نگاه کردن گویا با to see همریشه است در پهلوی یافت می شده گویا سرو سهی یعنی سروی که دیده می شود از دور .
-
دولتمردان
واژهنامه آزاد
به افراد بلند مرتبه یک دولت گفته میشود و چون دولت هیئتی از افراد است که جهت تنظیم مناسباتِ اقتصادی، حقوقی و مدنی انسانها جهت بر پا نگاه داشتن منافع طبقه و یا طبقاتی بر علیه دیگر طبقات، عمل مینماید اکثرا دست چینی از طبقه حاکمه یک کشور میباشند.
-
رگلاسیون
واژهنامه آزاد
گنارش (گُنارِش). واژۀ پیشنهادی پارسی. این واژه و هم خانواده هایش از ریشۀ گُناردن در زبان پهلوی گرفته می شوند. (نگاه کنید به فرهنگ پهلوی مکنزی، winaardan). پس: رگوله کردن یا تنظیم کردن می شود گناردن؛ رگولاسیون یا تنظیم می شود گنارش؛ رگولاتور یا تنظیم...
-
التتمش
واژهنامه آزاد
التتمش به معنی حافظ و نگاه دارنده ایل است، هم چنین در جای دیگر وجه تسمیه التتمش به این دلیل دانسته شده که تولد وی شب ماه گرفتگی واقع شده است و چنین مولودی را ترکان التتمش میگویند. شمس الدین التتمش: شمسالدین التتمش غلام و داماد قطبالدین آیبک بود که...