کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مایع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
مایا
واژهنامه آزاد
(تلفظ:māyā) (اوستایی) منش نیک ، بخشنده ؛ (در روم باستان) اِلهه ی فراوانی سبزه و بهار در نزد رومیان
-
جستوجو در متن
-
امولسیون
واژهنامه آزاد
نامیزه یا امولسیون (emulsion در انگلیسی) مخلوطی از دو مایع نامحلول در یکدیگر. پراکندگی قطره های ریز یک مایع (مانند روغن) در مایعی دیگر (مانند آب)، بی آنکه در آن حل شوند. به عبارت دیگر، آمیختگی مایع با مایع را، در صورتی که دو مایع در هم حل نشوند و به ...
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
آب
واژهنامه آزاد
مایع نوشیدنی
-
بلندینگ
واژهنامه آزاد
اختلاط دو یا چند مایع
-
آپانیک
واژهنامه آزاد
(ãpãnik) آبی، مایع، سیال.
-
انحلال پذیری
واژهنامه آزاد
مفهومی بنیادی در علم شیمی و مبحث محلول هاستکه میزان حل شدن یک ماده ( جامد ، مایع یا گاز)را در یک حلال مشخص (جامد ، مایع یا گاز ) نشان می دهد
-
زهر
واژهنامه آزاد
سم؛ نوعی ماده، به صورت مایع یا پودر، که استفادۀ خوراکی آن می تواند انسان یا حیوانات را از بین برده، موجب مرگ آن ها شود.
-
میعانات
واژهنامه آزاد
اصطلاحاً مایعات حاصل از تبدیل گاز به مایع، مانند آبی که از سرد شدن بخار به دست می آید.
-
روگرفت
واژهنامه آزاد
پاسخ مثبت به یک تقاضا را گویند(مثلا تقاضای وجهی و یا کالایی را از شخصی داری و آن شخص در اختیار متقاضی قرار میدهد در این صورت می گویند روگرفت) همچنین وقتی یک لایه ای از ملکولهای معلق در یک مایع در روی مایع قرار میگیرد اصطلاحا میگویند رو گرفته است.
-
ادکلن
واژهنامه آزاد
مایع خوشبو کننده ای از آب، الکل و عطرهای مختلف مأخوذ از شهر کلن آلمان که مرکز ساخت آب های معطر است.
-
لر
واژهنامه آزاد
بزاق دهان ، مخاط یا مایع لزجی که از فرج احشام بعد از وضع حمل می آید. لِر ّوک به کسی گویند که آب دهانش همیشه روان است
-
دواگلی
واژهنامه آزاد
(عامیانه) مرکورکرم (Mercurochrome)؛ مایع قرمز رنگی که در قدیم برای ضدعفونی زخم و پارگی های سطحی به کار می رفت.
-
سماخ پالان
واژهنامه آزاد
آبکش یا ظرفی که بتوان مخلوط مایع و جامدی را از یکدیگر جدا کرد این واژه که فارسی اصیل می باشد بیشتر در محدوده طالقان ،الموت واطراف استفاده شده ودرسایر نقاط ایران که هنوز به زبان اصیل صحبت می کنند رایج است.