کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مانع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مانع
واژهنامه آزاد
سدّ راه.
-
واژههای مشابه
-
بلا مانع
واژهنامه آزاد
بدون مانع. آنچه مانعی در راه وصول یا تصرفش نیست. بی مانع. بلامعارض. بی معارض.
-
واژههای همآوا
-
مانا
واژهنامه آزاد
ماندنی تر - دارای ثبات و دوام همیشگی
-
معنا
واژهنامه آزاد
معنا یا معنی:تونما، توئین یا تویین، آنچه که درون و توی واژه ها یا هر نهاده ای نهفته باشد.
-
جستوجو در متن
-
نگهدارنده
واژهنامه آزاد
نگهبان،مانع از بین رفتن چیزی
-
دم
واژهنامه آزاد
به معنی سد کردن مانع شدن
-
هخط
واژهنامه آزاد
واژه ای که با آن گوسفند را می رانند. مانع از ورود گوسفندان می شوند.
-
ممسک منی
واژهنامه آزاد
باز دارنده از خروج منی، مانع انزال منی.
-
هفت قرآن به میان
واژهنامه آزاد
یعنی اینکه قرآن با قرائت های هفتگانه اش مانع و سدی برای جلوگیری از رسیدن بلاها و گرفتاری ها به اما ایجاد کند
-
بازدادن
واژهنامه آزاد
سد کردن، مانع شدن، گرفتن توان باز دادن ره نره دیو/ ولی باز نتوان گرفتن به ریو؛ سعدی (بوستان)
-
مخاط
واژهنامه آزاد
مادۀ لزج و چسبناکی که حفره های داخلی بعضی اندام های بدن را می پوشاند. || مخاط دهان و بینی:ماده چسبناکی که آلودگی های هوا را جذب و مانع ورود میکروب ها به بدن می شود.
-
جامعه الاکناف
واژهنامه آزاد
پوشش دهنده تمام زوایا ، گفته می شود جامعة الاکناف و مانعةالاغیار - بدین معنی است که دلیل یا مورد باید پوشش دهنده تمام زوایای مطلب بوده و در عین حال از موارد و یا مطالب بی مورد و زائد جلو گیری نماید . اصطلاح "جامع و مانع" بودن با حذف این دو کلمه "اکنا...