کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مالبند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مال بند
واژهنامه آزاد
(مکانیک) ابزاری مخصوص بستن تریلر و کاروان به پشت خودروی کِشنده و جابجایی آن، که شامل یک یا دو تیرک افقی، و مجهز به بست، قلاب (hook)، زنجیر و توپی (ball) است. معادل Tow bar یا Towing Hitch در انگلیسی.
-
مال
واژهنامه آزاد
مال:(mal) در گویش گنابادی به حیواناتی که جز پستانداران اند و در مالکیت انسان اند اطلاق می شود، مانند گوسفند، شتر و... در گویش گنابادی به زن زیبا هم مال گویند.
-
بند
واژهنامه آزاد
حیله و ترفند، فنّ در کشتی گرفتن ؛ یکی در صنعت کشتی گرفتن سر اَمد بود، سیصد و شصت بند فاخر بدانستی و هر روز به نوعی از اَن کشتی گرفتی.(گلستان باب اول)
-
مال بندان
واژهنامه آزاد
در گذشته، در هر سه فرسخ، چند کمند اسب نگه می داشتند که هر کمندش، چهارتا بود و در آنجا، اسب های دستگاه های پستی را عوض می کردند. این منزل ها را مال بندان می گفتند.
-
مال چی
واژهنامه آزاد
در محاوره اهالی قم یعنی برای چی مثال برای چی نمیایی میشود مال چی نمیایی
-
مال زکوی
واژهنامه آزاد
اموال مشمول پرداخت زکات.
-
میان بند
واژهنامه آزاد
نام روستایی در بخش میان جلگه شهرستان نیشابور دارای 150 نفر سکنه دارای شخصیتهای علمی ودانشگاهی ونظامی فراوانی است.
-
خالی بند
واژهنامه آزاد
لاف زن، دروغگو
-
بند عضدی
واژهنامه آزاد
بند یا سد معروفی که عضدالملک بویه در فارس ایجاد نمود و به بند عضدی یا بند امیر معروف گردید.
-
قرصه بند
واژهنامه آزاد
بالش مدور ی که خمیررا روی آن پهن می کنند ونانواخمیرراباآن به سینه تنور میچسباند
-
تووش بند
واژهنامه آزاد
(تابش بند )، آفتاب شکن.تیغه هایی به عرض 6 الی 15 سانتی متر است که گاهی ارتفاعی تا حدود 5 متر دارد وبا کمک گچ و نی ساخته می شود.(آشنایی با معماری اسلامی ایران ،استاد پیرنیا)
-
پای بند
واژهنامه آزاد
پای بند به عهد:کسی که برسر قولش می ماند، به عهدش وفا می کند، وعده اش را فراموش نمی کند.
-
الاغ بند
واژهنامه آزاد
دشتی در شهر نوش آباد که در قدیم بازار بزرگِ این شهر بوده است.
-
زمان بند
واژهنامه آزاد
شخص یا ماشینی که زمان انجام کار را، برای استفادۀ بهینه از آن، سازماندهی می کند.