کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لیس و پس لیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پس صبا
واژهنامه آزاد
پس فردا؛ در اصطلاح و به طنز به معنی هرگز به کار می رود.
-
انو
واژهنامه آزاد
(غرب ایران؛ کرمانشاه و ایلام و ...) اَنو؛ پس. این کلمه از اوستا گرفته شده است؛ برای مثال، شخصی به شخص دیگر می گوید:«انو بابا و مامان کو؟» یعنی پس بابا و مامان کجا هستند؟
-
ترانهاده
واژهنامه آزاد
پس و پیش جابه جا کردن چند چیز با هم
-
موتلفه
واژهنامه آزاد
( صفت) مونث مؤتلف. دایر. موتلفه، یکی از دایره های عروضی، شامل هزج و رجز و رمل. مثال از بحر هزج: مکن زین پس نگارینا بمن بر این جفا کاری، مفاعلین مفاعلین مفاعیلن مفاعیلن؛ از بحر رجز: زین پس نگارینا بمن بر این جفاکاری مکن، مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعل...
-
پسار
واژهنامه آزاد
[پَ] 1- پس آورنده . صفت فاعلی از پس زدن:پس + آر ، مدافع . 2- در مکانیک سیالات و آیرودینامیک نیروی بازدارنده را گویندکه در برخی از کتب به پسا تخفیف یافته . معادل drag
-
فربد
واژهنامه آزاد
فر به معنى زياد و بد به معنى قد است پس فربد يعنى قد بلند
-
پسا ساختاگرا
واژهنامه آزاد
پس از ساختارگرا،مربوط به واکاوی شالوده وساختار،بنیان افکنی و شالوده شکنی
-
بازاررسانی
واژهنامه آزاد
فرآیند تجارت و فروش شامل:تولید، عرضه به بازار، بازاریابی، بازارسازی، و خدمات پس از فروش است.
-
گس
واژهنامه آزاد
حالت خشکی و جمع شدگی دهان و گلو ست که پس از خوردن میوه های کال بویژه خرمالو ایجاد می شود.
-
زیاد شدن
واژهنامه آزاد
افزودن. و ز آن پس که بردیم بسیار رنج / بپالود خوی و بیفزود گنج (فردوسی).
-
ژاژ
واژهنامه آزاد
همان نسخ، همارز واگذاردن و تاراندن و کنارزدن. میتوانیم برابر منسوخ و دربرابر ناسخ هم بگذاریمش. پس ناسخ و منسوخ را دیگر ژاژا و ژاژ گوییم.
-
نائیریکا
واژهنامه آزاد
در فرهنگ ایران باستان، دختری زیبا و دانا که پس از مرگ، برشخص نیک گفتار و نیک کردار و نیک پندار ظاهر می شود و او را از پل چینوت (صراط) می گذراند.
-
پس پسا / pas-psa
واژهنامه آزاد
وارونه / برعکس / معکوس / نادرست / کَژ . (مثال:پَس پسا کاران= کارهایی که غلط و نادرست انجام می شوند)
-
آیدا
واژهنامه آزاد
هدیه و تحفه؛ نور مهتاب که پس از باران، در قطرات باران مانده روی زمین بازتاب دارد. کنایه از زن زیباروی.
-
کلگ
واژهنامه آزاد
فراورده ای که از بلوط پس از شیرین شدن بدست می آید و می توان با آن نان نیز پخت