کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لکی
واژهنامه آزاد
یک زبان است که بسیاری از مردمان غرب ایران با آن تکلم می کنند. در سراسر ایران این مردمان زندگی می کنند. بین استانهای لرستان،کرمانشاه ، همدان،ایلام و کشورهای مثل عراق و آزربایجان زندگی می کنند. و شهرهای مثل هرسین گنگاور و خرم آباد و بروجرد،صحنه،نوراباد...
-
لکی
واژهنامه آزاد
زبانی در جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق
-
واژههای مشابه
-
لک لکی
واژهنامه آزاد
قهرم
-
زبان لکی
واژهنامه آزاد
این زبان زبان مردمان لک در استان های لرستان ، کرمانشاه، ایلام، همدان وخوزستان بدان تکلم می کنند علاوه بر ایران در عراق و داغستان روسیه و ... مردمان لک به این زبان تکلم می کنند این زبان از زبانهای بسیار کهن ایرانی نشات گرفته و دارای واژه های بسیاری از...
-
لک لکی
واژهنامه آزاد
لِکْ لِکیْ:(lekleki) در گویش گنابادی یعنی چرخ نخریسی
-
جستوجو در متن
-
کیسل
واژهنامه آزاد
(لری، لکی) کوه سر. «کی» تلفظ لکی «کوه» و «سل» تلفظ لکی سر است، چون لک ها «ر» را در بسیاری از کلمات، «ل» می گویند.
-
مزمت
واژهنامه آزاد
(لکی) غیبت.
-
به نوم
واژهنامه آزاد
(لکی) مشهور.
-
موز بره
واژهنامه آزاد
(لکی، لری) عصا.
-
میروژ
واژهنامه آزاد
واژه ای لکی است به معنی مورچه
-
حتم
واژهنامه آزاد
(لکی) حَتَم؛ بسیار یادکننده.
-
کن
واژهنامه آزاد
(لکی) kon، تپه.
-
الو
واژهنامه آزاد
(لکی) عقاب، باز.