کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لته
واژهنامه آزاد
لُتَّه(lotte & lotta ):کسی که لکنت زبان مادرزادی دارد.(گویش شوشتری)
-
لته
واژهنامه آزاد
به معنی تکه بارچه کهنه و لطه از زبان عربی لطیطه به معنی ماهیچه می باشد
-
لته
واژهنامه آزاد
پارچه کهنه
-
لته
واژهنامه آزاد
به فتح لوت سکون ه به معنی پارچه ،دستگیره
-
لته
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای هاردنگ) لِته؛ کشتزار کوچک.
-
لت لته
واژهنامه آزاد
لَت ـ لَته ـ در روستاهای جنوب غربی اصفهان به قطعه زمین کشاورزی کوچک گفته میشود
-
واژههای همآوا
-
لته
واژهنامه آزاد
لُتَّه(lotte & lotta ):کسی که لکنت زبان مادرزادی دارد.(گویش شوشتری)
-
لطه
واژهنامه آزاد
در زبان عربی به معنی ماهیچه و از ریشه لطیطه می باشد همچنین این اصطلاح به صورت عامیانه برای افرادی که لکنت زبان دارند به کار می رود
-
لته
واژهنامه آزاد
به معنی تکه بارچه کهنه و لطه از زبان عربی لطیطه به معنی ماهیچه می باشد
-
لته
واژهنامه آزاد
پارچه کهنه
-
لته
واژهنامه آزاد
به فتح لوت سکون ه به معنی پارچه ،دستگیره
-
لته
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای هاردنگ) لِته؛ کشتزار کوچک.
-
جستوجو در متن
-
گاجل
واژهنامه آزاد
(روستای سنگ چارک داراب) (gaajel) گلیم، زیراندازی که با مو یا پشم یا پارچه های کهنه رشته رشته شده می بافته اند؛ به نوع اول گاجل مویی، و نوع دوم گاجل پشمی، و نوع سوم گاجل لته ای می گویند.