کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لغوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پرِسکه
واژهنامه آزاد
(پِرِسکه) معنای لغوی پرستو معنای اصطلاحی به انسان لاغر اندام گفته میشود
-
تفریغ بودجه
واژهنامه آزاد
"تفریغ" از نظر لغوی یعنی فارغ ساختن و تفریغ بودجه در اصطلاح مالی، فراغت از بودجه و یا نتیجه اجرای بودجه است.
-
کن لم یکن
واژهنامه آزاد
کُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با قرارهایِ قبلیِ بین طرفین معامله، مُلغی تلقّی مشوند.
-
تنن
واژهنامه آزاد
این واژه برگرفته از نت نویسی موسیقی قدیم می باشد که به تنانین معروف است تنهایی معنی خاصی ندارد ماند نتهای موسیقی امروز ی یعنی دو؛ر؛می؛فا...که به تنهایی معنی لغوی خاصی نمی توان برایش نوشت
-
مؤذن
واژهنامه آزاد
مأذون یکی از مراتب هفتگانه دعوت اسماعیلیه است.ناصرخسرو در جامع الحکمتین می گوید«و مردم را اندر مراتب دعوت نیز هفت منزلت است از رسول و وصی و امام و داعی و مأذون و مستجیب» معنی لغوی مأذون:اجاره داده شده بنا براین مؤذِن یعنی اذن دهنده،اجاره دهنده بیتی ا...
-
عرشیا
واژهنامه آزاد
اسم مؤنث فارسى با ریشه عربى، عرش در مقابل فرش، عرشیا:(عربى فارسى) [عرش + ى (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)]، منسوب به عرش، ملکوتى و آسمانى در زبان شرعی، فلک الافلاک و در معناى لغوى هر آنچه در فراسوى زمین قرار دارد، آسمانى
-
جوکر
واژهنامه آزاد
یکی از برگ های پاسور است که در معنای لغوی و حتی تصویری به معنای دلقک یا شیطانک(جلوه ای از ابلیس) است که اگر در تصویر کارت پاستور نیز دقت شود شباهت بسیار کمی به انسان دارد و اگر به آثار کمیک و سینمایی دنیا نیز دقت کنید جوکر همیشه نقش منفی بوده و کار ه...
-
آورگان
واژهنامه آزاد
آوَرْگان؛ این واژه برگرفته از نام طایفۀ «اورَک» از طوایف بختیاری است که معنای لغوی آن اهالی کنار آب یا همان کنار آبی هاست. آورگان نام روستای نسبتاً بزرگی در بخش بلداجی از توابع شهرستان بروجن است. از آن جا که این روستا در کنار آب قرار دارد احتمالاً ا...
-
گلند
واژهنامه آزاد
گلند در معنای لغوی به محلی از جنگل گفته می شود که دارای درحتان قطور و با فاصله ( تنک) باشد . و این روستا نیز قبل از آنکه بصورت روستا احیا و دایر گردد جنگل بوده و این محل که اکنون روستای گلند شناخته می شود با مشخصات بالا معروف به ماضی گلندی بوده است و...
-
لمپنیزم
واژهنامه آزاد
(علوم سیاسی) ا. عقیده بر اساس نادانی و جهالت. ب. بی اعتنائی به پیشرفتِ انقلاب (در اصل، انقلاب سُرخ). مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی Lumpenism می باشد، اگر چه این واژه در Oxford English Dictionary، طبع دوّم، به ثبت نرسیده است. واژهٌ Lumpenism از صف...
-
حبوه
واژهنامه آزاد
حبوه در لغت به معنای مالی است که بدون منّت و چشمداشتِ عوض بخشیده شود و در اصطلاح فقهی عبارت است از بخشی از ترکه مرد متوفی که پیش از تقسیم ارث میان وارثان، به بزرگ ترین پسرش می رسد. برخی فقها مفهوم حبوه را در منابع فقهی به همان معنای لغوی دانسته اند،...
-
برخال
واژهنامه آزاد
بَرخال. (علوم ریاضی) ساختاری هندسی متشکل از اجزایی که با بزرگ کردن هر جزء به نسبت معین، همان ساختار اولیه به دست آید. مترادف این واژه در زبان انگلیسی «fractal» ( فِرَکتال ) است. (منبع:واژه نامۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی) توضیحات:واژۀ «بَرخال» متشکل...