کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لرزیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دروشیدن
واژهنامه آزاد
لرزیدن
-
سلخو کردن
واژهنامه آزاد
سُلخوکردن؛ لرزیدن در سرمای شدید.
-
لودگه
واژهنامه آزاد
(بختیاری) لَودَگه؛ از شدت سرما لرزیدن لب و دندان.
-
trembling
واژهنامه آزاد
لرزیدن ، مرتعش شدن ، لرز، لرزه ، ارتعاش ، ترساندن ،لرزاندن ، مرتعش ساختن ، رعشه
-
انتفاضه
واژهنامه آزاد
(اِ تِ ض ِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - تکان دادن ، لرزیدن . 2 - نام نهضت انقلابی مردم فلسطین .
-
دروشیدن
واژهنامه آزاد
(پهلوی) دِروشیدَن، دِرَفشیدَن؛ لرزیدن از ترس یا سرما. (دروشیدن ویژه جاندار است، مثلاً برای زمین لرزه به کار نمی رود.)