کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لباس بلند و گشاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جامان
واژهنامه آزاد
(عشایر) لباس بلند و گشاد و رنگین زنانه.
-
دیلا
واژهنامه آزاد
بلند و باریک ، به گندم بلند داخل گندمزار گویندکه از سایر گندم ها بلند تر باشد.دیلاق دراز و بلند
-
بردیا
واژهنامه آزاد
بلند پایه، متعالی، بلند مرتبه، بلند قامت، از ریشه ی BARD(بلند بودن) در پارسی باستان مشتق شده است و معنی این نام والا و متعالی میباشد. در یونانی smeydis در اوستایی بلند مرتبه میباشد
-
کولوک
واژهنامه آزاد
(شیرازی) [kuluk]؛ کوزۀ گلی دهان گشاد که معمولاً برای نگهداری روغن و ترشی و مانند این ها استفاده می شود.
-
خاکش
واژهنامه آزاد
خاکش کیسه گشاد بزرگی است که یکطرف و دو سر آن را می دوزند و بر پشت حیوانات باری می گذارند و از آن برای جابجای خاک و کود و علوفه استفاده می کنند به هر چیز گشاد می گویند این اصطلاح بیشتر در روستاهای منطقه عربخانه نهبندان خراسان جنوبی رایج است و به گوال ...
-
و خی
واژهنامه آزاد
بلند شو و زود برو
-
رعنا
واژهنامه آزاد
زن زیبا رو و بلند قد
-
لق لق دراز
واژهنامه آزاد
اصطلاحاً به آدم خیلی لاغر و بلند قد میگویند.
-
إسجیل
واژهنامه آزاد
نام روستایی در ۴۰کیلومتری مشهد، به معنای جای محکم و بلند
-
علیا
واژهنامه آزاد
مونث علی می باشد بمعنی بلند مرتبه و بزرگوار.
-
براج
واژهنامه آزاد
بسیار بلند و یا بسیار آشکار
-
زنجره
واژهنامه آزاد
شرۀ کوچکی شبیه ملخ که صدای بلند و طولانی دارد؛ سیرسیرک.
-
گیسیا
واژهنامه آزاد
(لکی؛ کردی) نامی برای دختران؛ دارای گیسوان بلند و سیاه.
-
بردیا
واژهنامه آزاد
بلند پایه، والا و متعالی، برازنده.
-
دبیت
واژهنامه آزاد
دَبیت (دویت) شلوار سنتی مردان بختیاری. شلواری بسیار گشاد و بزرگ که قابل مقایسه با نمونه های موجود در سنگ نگاره های ساسانی است