کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیل و قال کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
قالدین
واژهنامه آزاد
ماندی ریشه این کلمه قال می باشد به معنی بمان وجمع آن قالین یعنی بمانید البته واژه دیگری نیز با عنوان قالین می باشد که به معنی ضخیم و کلفت می باشد
-
قالند
واژهنامه آزاد
قا لند بر گرفته شده از دو کلمه قال در زبان لری به معنی(فریاد) و لند که مخفف کلمه (بلند) می باشد که میشود(قال بلند) که بر اثر گذشت زمان و کوتاه شدن و مخفف شدن واژگان هم اکنون قالند تلفظ میشود 0در گذشته این روستا مردم از طریق تشمال یا همان خطیر که صدا ...
-
قلندر
واژهنامه آزاد
- قلندر، (به گفته منابع قدیم و جدید، واژهٔ قلندر از کلمه ترکی قال (به معنی پاک و پاک سرشت) گرفته شده است .شمار اندکی نیز آن را از ریشهٔ فارسی «کلانتر» (به معنی بزرگتر و کهتر) دانسته اند.
-
شیمبل
واژهنامه آزاد
سرهم کردن جفت و جور کردن خراب کردن نابود کردن
-
ته و بالا کردن
واژهنامه آزاد
جابجا کردن ، سبک سنگین کردن
-
تصحیح
واژهنامه آزاد
درستاری، درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، صحیح کردن، غلط گیری و ...
-
درستاری
واژهنامه آزاد
تصحیح، صحیح کردن،درست آوردن، درست آراستن، درست کردن، وجین کردن، خوب و بد را از هم سوا کردن، بهسازی و اصلاح، غلط گیری و ...
-
آمایش
واژهنامه آزاد
اسم مصدر آمودن و آماییدن به معنای به رشته کشیدن، تنظیم کردن، آراسته کردن و مستعد کردن است.
-
واکاوی
واژهنامه آزاد
تشریح کردن، تجزیه کردن، تجزیه و تحلیل کردن،معادل واژه انگلیسی Analyse
-
آنکادر
واژهنامه آزاد
آنکادر کردن (گاهی به غلط آنکارد کردن گویند) در اصطلاح برای مرتب کردن تخت سربازی و مرتب و منظم کردن ریش صورت به کار می رود، خصوصا با تیغ خط انداختن زیر و روی ریش، یعنی روی گونه ها تا کنار لب و زیر گردن. اصطلاحی ست که از زبان فرانسه وارد فارسی شده است؛...
-
تعمیه
واژهنامه آزاد
تعمیه: نابیناکردن, کورکردن, پوشیده ساختن معنی 1 - ( مصدر ) کور کردن نابینا ساختن . 2 - پوشیدن . 3 - پوشیده گفتن معمی گفتن . 4 - بیان کردن امری بوسیل. قلب و تصحیف و تبدیل کلمات یا بوسیل. رموز و محاسبات ابحدی که پس از تعمق کشف گردد . بناحق ستم کردن بر ...
-
قضای گردان
واژهنامه آزاد
گرداننده ی حکم و فرمان صادر شده. به معنی شفاعت کردن و سفارش کردن برای عفو و بخشش.
-
پیدر
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پِیْدَرْ؛ عروس و داماد کردن، سر و سامان دادن، از آب و گل در آوردن، ازدواج کردن.
-
برساو
واژهنامه آزاد
پالودن و آزاد کردن اشکال در معماری، انتزاعی کردن،
-
فوتوک
واژهنامه آزاد
درست کردن چیزی و یا سرهم کردن مبتکرانه