کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیافه
واژهنامه آزاد
صورت.چهره
-
جستوجو در متن
-
جنم
واژهنامه آزاد
:لیاقت قیافه توانایی شایستگی
-
قز
واژهنامه آزاد
(ghoz) به معنی قیافه گیر و مغرور
-
شهرویی
واژهنامه آزاد
شهرویی (شهرو) به معنی قیافه و سیمای شاهانه
-
قسیم
واژهنامه آزاد
خوش قیافه، خوش سیما، خوش تیپ.
-
تبختر
واژهنامه آزاد
ازسر غرور فخر فروختن، یا باصطلاح امروزی قیافه گرفتن؛ در زبان عامیانه، فیس دادن
-
زاقارت
واژهنامه آزاد
ناکارا، به درد نخور، خراب، کهنه؛ صفتى غیر رسمی و محاوره ای است که معمولاً براى وسایل نقلیه یا سایر ماشین هاى مکانیکى و برقى به کار مى رود. مى توان آن را معادل «درِ پیت»، «فکسنى» یا «لکنته» هم دانست. || بدشکل، درب و داغون؛ ناهمگون، غیرعادی؛ مثال: «یار...