کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُل و قُل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قل
واژهنامه آزاد
(قَل) پاره، تکه، نصف؛ وقتی گفته میشود قلِش کن یعنی آن را دو تکه کن(نصف کن)، اما وقتی گفته میشود قل قلِش کن یعنی آن را چند تکه کن. قل(تکهها ممکن است مساوی یا نامساوی باشند)
-
قل قل
واژهنامه آزاد
در لهجه شوشترى به معناى آش ( یک نوع آش که به آش آبادان معروف است ) مى باشد.
-
قل قل
واژهنامه آزاد
در لهجه شوشترى به معناى آش ( یک نوع آش که به آش آبادان معروف است ) مى باشد.
-
قل ماق
واژهنامه آزاد
قلاب ماهیگیری
-
جستوجو در متن
-
قلی
واژهنامه آزاد
قُل درترکی به معنای «بازو» است که درعربی، به آن عَضُد می گویند. عضدالدوله یعنی بازوی دولت (بازو مجاز ازقدرت است). تکواژ «ی» به معنای کسرۀ اضافه (-ِ ) است. کُل گروه اضافۀ ملکی است، به معنی «بازویِ». به نظر می رسد که این واژه بعدها این معنای خود را ازد...