کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قَد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قد و قامت
واژهنامه آزاد
بُرز و بالا.
-
واژههای همآوا
-
غد
واژهنامه آزاد
یک دنده و لجباز
-
جستوجو در متن
-
بالابرز
واژهنامه آزاد
به زبان کردى قد بلند،بالا بلند،کسى که قد بلند باشد
-
فربد
واژهنامه آزاد
فر به معنى زياد و بد به معنى قد است پس فربد يعنى قد بلند
-
عماء
واژهنامه آزاد
قد اوزون
-
دیلاق
واژهنامه آزاد
برای مسخره کردن افراد قد بلند
-
رعنا
واژهنامه آزاد
زن زیبا رو و بلند قد
-
لق لق دراز
واژهنامه آزاد
اصطلاحاً به آدم خیلی لاغر و بلند قد میگویند.
-
سپندله
واژهنامه آزاد
سِپِندِلَه /sependela/ [به تحقیر] آدم کوتاه قد را گویند.
-
کلوزمه
واژهنامه آزاد
قردنبک، انسان قد کوتاه وبدترکیب، هیکل ناموزون ونتراشیده
-
ترناسک
واژهنامه آزاد
پرنده ای شبیه کنجشک با پاهایی درازتر و بدنی لاغر و کشیده تر از گنجشک. در یزد به افراد لاغر و بلند قد اطلاق میشود
-
مزور
واژهنامه آزاد
در قدیم افرادی که شراب مینوشیدند ۷مرحله یا خط داشت که نام خط اول ان مزور میباشد وکسی را که هفت مرحله را مینوشید هفت قد میگفتند نام اخرین خط جور میباشد
-
جوالق
واژهنامه آزاد
اگربرای صفت انسان بکاررود به معنی فردی بی اصول وشلم شوربا که احتمالا قد بلندی هم دارد وکنترل کارهایش رابه طورکامل ندارد(از واژهای یزدی)