کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوی
واژهنامه آزاد
(پهلوی) اُجَک، اَماوَند، گَتوَر.
-
جستوجو در متن
-
فورته
واژهنامه آزاد
محکم، قوی، با فشار زیاد، ضربۀ قوی.
-
برسام
واژهنامه آزاد
قوی تر از آتش
-
چگنی
واژهنامه آزاد
مرد قوی
-
شجاع
واژهنامه آزاد
قوی و نترس.
-
سورا
واژهنامه آزاد
توانا نیرومند قوی درزردشت
-
تانا
واژهنامه آزاد
قوی - توانا -تلاشگر
-
سیتراک
واژهنامه آزاد
اژدهایی قوی در زمان قدیم
-
زنده پیلی
واژهنامه آزاد
فیل قوی هیکل
-
کنتی ران
واژهنامه آزاد
دفع کننده قوی
-
سفیداب پنبه رو
واژهنامه آزاد
پودری سفیدرنگ که از قدیم در عطاری ها عرضه می شود و ضد آفتاب قوی، ضد بوی بدن قوی، ضد عرق و ضد جوش و لک است.
-
هوتن
واژهنامه آزاد
خوش اندام، نيرومند، قوى هيکل
-
سقر
واژهنامه آزاد
سِقَرَ - به معنی قوی،پرزور،محکم
-
پورشا
واژهنامه آزاد
بمعنی پسر قوی یا شاه پور است