کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قطعه
واژهنامه آزاد
تعداد
-
قطعه
واژهنامه آزاد
(لری بختیاری) گِند.
-
قطعه زمین کشاورزی
واژهنامه آزاد
کَرت.
-
جستوجو در متن
-
شرحه شرحه
واژهنامه آزاد
پاره پاره، قطعه قطعه
-
مصله
واژهنامه آزاد
قطعه قطعه کردن، تیکه پاره کردن
-
گاید سوپاپ
واژهنامه آزاد
قطعه ای است که راهنمای حرکت سوپاپ را مشخص می کند.
-
وادی
واژهنامه آزاد
به معنی سرزمین یا قطعه ای از زمینی در یک سرزمین
-
لبی قلیان
واژهنامه آزاد
قطعه ای که برای استفاده کردن انفرادی قلیان بکار می رود
-
دوئت
واژهنامه آزاد
دوئت یعنی قطعه ای که دو نفر آنرا مینوازند
-
شولگیر
واژهنامه آزاد
قطعه ای پلاستیکی در زیر گلگیر خودرو که برای جلوگیری از پاشیدن آب و گل به بدنه و گلگیر میشود.
-
رکوئیم
واژهنامه آزاد
قطعۀ آوازی و ارکسترال که برای مراسم درگذشت یا رثاء مناسب است؛ موسیقی مردگان.
-
الف
واژهنامه آزاد
(گنابادی) اَلِفْ؛ تکه، قاچ، قطعۀ جداشده از میوه هایی چون خربزه و هندوانه.
-
لک
واژهنامه آزاد
لُکْ:(lok) در گویش گنابادی یعنی تکه ، قطعه ، خرد کردن
-
ششپر
واژهنامه آزاد
وسیله دفاعی همانند چماق ولی کوچکتر . قطعه چوبی مثل چوبدست به طول حدود شصت سانتی متر که قطعه ای فلزی با شش پره و همانند ته گلوله خمپاره به سر آن نصب می شود تا ضربه آن موثرتر باشد.