کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسمت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پند پند
واژهنامه آزاد
(گنابادی) پُنْد پُنْد؛ جدا جدا، قسمت قسمت، غرفه غرفه.
-
جیر
واژهنامه آزاد
پایینِ ِ قسمت پایینی
-
برهه
واژهنامه آزاد
قسمت ، بخش ، زمان
-
گدان
واژهنامه آزاد
در ورزش های رزمی قسمت بالای زانو را گویند
-
نسارگ
واژهنامه آزاد
نُ قسمت شمالی ساختمان که سایه بیشتری داشته و در نتیجه، برفهای کنار آن دیرتر ذوب میشوند؛ مثال:اتاقِ برِ نُسارگ:اتاقی در قسمت شمالی ساختمان
-
کانتر
واژهنامه آزاد
پیشخوان ، باجه ، گیشه - دیواره یا میزی که قسمت اداری بانک را از قسمت مشتریان مجزا می کند. یا محل پرداخت پول در مطب ها و رستوران ها .
-
بندر
واژهنامه آزاد
(کرمانی) بُندَر؛ آخرین قسمت درّه که آباد باشد.
-
گودنای
واژهنامه آزاد
عمق نای، قسمت تهتانی نای.
-
سرزداز افق
واژهنامه آزاد
نیم دایره ای که کره را به دو قسمت تقسیم می کند.
-
لوکوس
واژهنامه آزاد
(ژنتیک) جایگاه کروموزومی؛ قسمت خاصی از یک ژن یا DNA.
-
بکورچیده
واژهنامه آزاد
یک قسمت از پارچه یا طناب که بر اثر ضربه با فرسودگی پاره شده باشد.
-
بش bash
واژهنامه آزاد
سهم - قسمت- سهمی از غذا یا اموال که نصیب کسی میشود
-
کعب نی
واژهنامه آزاد
کعب از نظر واژگانی به معنی «بند میان دو قسمت نی»، «گره چوب نیزه»، «هر چیز بلند و برآمده» است. هرگاه نی را از قسمت گره آن برش بزنند، چون از قسمت ساقه برآمده تر و کلفت تر است، به خوبی می تواند در مشت قرار گیرد چنان که از استحکام و قدرت ضربه زنی بیشتری ...
-
کولومو
واژهنامه آزاد
استخوان پایین کمر در قسمت چپ و راست که به استخوان لگن منتهی می شود.
-
پلیسک
واژهنامه آزاد
[پْلیسَّک] سوتی که با قسمت نرم و داخلی ساقه گندم یا جو درست می شود