کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاجار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
علی قلی میرزا
واژهنامه آزاد
یکی از درباریانی است در زمان قاجار که قا آنی شیرازی او را مدح گفته است
-
قملاق
واژهنامه آزاد
قَملاق؛ ریگزار. نام محله ای در قزوین در دورۀ قاجار.
-
ینگه دنیا
واژهنامه آزاد
در دوره قاجار به ایالات متحده آمریکا ینگه دنیا گفته میشده است
-
محمود خان بالاوند اسفندیاری
واژهنامه آزاد
محمود خان بالاوند اسفندیاری معروف به سمسام لشکر حاکم هلیلان در منطقه پشتکوه در دوران قاجار بود
-
آغا
واژهنامه آزاد
اخته شده، مانند آغا محمد خان قاجار؛ خواجه (خواجه نیز به دو معنا به کار می رود:آقا، سَروَر. || آغا،اخته).
-
رشحه
واژهنامه آزاد
آب که از جایی بتراود. ج، رَشَحات چکه و قطره تراوش کرده و چکیده نام شاعر زن دوره ی قاجار که دختر هاتف اصفهانی (شاعر) بود
-
بزآباد
واژهنامه آزاد
برگرفته از بی زاو. مردم محل به روستای بِزآباد، بی زاوه یا بزاوه می گویند که به معنی بدون دره است. کلمۀ آباد اخیراً (آواخر دوره قاجار و پهلوی) توسط ادارات دولتی به بی زاو اضافه و ثبت شده است.
-
دستگرد غداده(گداده) یا دستگرد دزدها
واژهنامه آزاد
نام روستائی در منطقه ماربین نزدک به روستای کهندژ از توابع خمینی شهر که در سر شماری قبل انقلاب جمعیت 3500 نفر بوده ولی اکنون جمعیت آن زیاد و حدود 12000 نفر است اگر چه در اواخر قاجار منطقه نا امنی بوده و مرکز دزد و گدا بوده اکنون مردمی فعال و کوشا با س...
-
وندا
واژهنامه آزاد
وندا یکی از طوایف و مستقل ترک در فارس بود که در دوره فتحلی شاه قاجار استقلال آن در هم ریخته شد و این طایفه بین ایل کشکولی دره شوری و عمله تقسیم شد. در سر شماری سال 1366 می توان آن در همه این ایلات مشاهده کرد. بخشی از ایل زمان قاجاریه به میان ایل بختی...
-
اسمیر
واژهنامه آزاد
اِسمیر به مردی جان فدا با نقاب و سوار بر اسب در دوره های ساسانیان و به مرور در دوره قاجار وجود داشت... برخی معتقدند که اِسمیر یک افسانه بوده و وجود خارجی نداشته .... اسمیر:(اِ)س م ی ر:مرد نفابدار با اسب سیاه، پهلوانِ نقابدار در جنگ ها،مرد نقابدار ج...
-
مجومرد
واژهنامه آزاد
رضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله می باشد. وسعت این شهر ۱۵۰ کیلومتر مربع است و نزدیک به ده هزار نفر جمعیت دارد ودر ۲۵ کیلو مت...
-
منقارپی
واژهنامه آزاد
مُ پِ منقارپی:نام یکی از روستاهای شهرستان فریدون کنار مازندران و در منطقه باریک رود این شهرستان می باشد. صورت صحیح منقارپی، مونگارپه یا همان مونگارپی می باشد. مونگارپه از دو قسمت مونگار به معنای ماه نگار و منعکس کننده ماه و مهتابی، و په به معنای پهل...
-
علی آباد سادات
واژهنامه آزاد
علی آباد سادات بعد از مشخصات جغرافیایی که در لغت نامۀ دهخدا برایش ذکر گردیده، چنان که مشهور است، آقای آسید علی مازندرانی در اواخر دورۀ زندیه و اوایل دورۀ قاجار که به دعوت مردم بهرام آباد برای مسائل اسلامی دعوت گردیده بود، بعد از سیل معروف رفسنجان که ...
-
اردیب
واژهنامه آزاد
[Ordib]؛ از روستاهای جنوبی بخش خور و بیابانک شهرستان نائین در استان اصفهان ایران است. فاصلۀ این روستا تا اصفهان 380 کیلومتر، تا نایین 240 کیلومتر و تا خوروبیابانک 38 کیلومتر است. در حال حاضر (سال 1395) جاذبه های توریستی روستای سرسبز اردیب عبارت اند ا...
-
کچالو
واژهنامه آزاد
کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کردند تا از نام «آلو» که نام میوه ایست و پیش از این در فارسی وجود داشته متمایز شود. البته در هند کچالو را پرتغالی ها ...