کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل خرج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیستم تولید قابل پیکربندی مجدد
واژهنامه آزاد
سیستم های تولید قابل پیکربندی مجدّد (RMS)، سیستم های هوشمند و پیشرفته تولیدی جدیدی هستند که پیکربندی مورد نیاز در ساختارشان را برای تنظیم ظرفیت و عملکرد در تغییرات ناگهانی تقاضای بازار اعمال می کنند. این سیستم ها ازاین رو قابل پیکربندی مجدد نامیده می...
-
جستوجو در متن
-
خرج اتینا کردن
واژهنامه آزاد
پول خرج چیز بیخود کردن.
-
مؤونه
واژهنامه آزاد
خرج - هزینه
-
ماسید
واژهنامه آزاد
ماْسیْدَ:(masida) در گویش گنابادی یعنی خرج کردن ، ولخرجی ، دست باز کردن ، دست و دلبازانه خرج کردن
-
پولتیک سوار کردن
واژهنامه آزاد
فریب دادن، سیاست به خرج دادن.
-
presevere
واژهنامه آزاد
پشتکارداشتن، استقامت به خرج دادن، ثابت قدم ماندن.
-
بماس
واژهنامه آزاد
بِماْس:(bemas) در گویش گنابادی یعنی پول بده ، خرج کن
-
وظیفه
واژهنامه آزاد
(پهلوی) هَرگ. با "خرج" و "خراج" همریشه است. نمونه:"این هَرگِ هر بی نیاز است که هرگز نیازمندان را از یاد نبرد".
-
تاسیانه
واژهنامه آزاد
رسم و آداب برخی از مناطق که طبق آن خانواده عروس به خرج خود یک مهمانی در منزل دامادشان در 4-5ماهگی بارداری دخترشان ترتیب می دهند.شام اصلی این ضیافت در اصفهان هلیم بادمجان است.
-
مؤونه
واژهنامه آزاد
مخارج زندگی؛ خرج سالانۀ زندگی؛ سرانۀ هزینۀ زندگی یک نفر، از خوراک و پوشاک و مسکن و... (مؤونه در زمان پیامبر (ص) و حضرت امیر (ع) 20 دینار تعیین شده بود.)
-
رومیس
واژهنامه آزاد
در دوران ساسانیان، حسابداری به نا رومیس دخل و خرج مناطق مختلف ایران را با ارقامی رمز گونه می نوشت که ریشه های پژوهشیِ تاریخی و ارقامیِ سیاق امروز در آنها مستتر است. پس از شکست ساسانیان، حاکمان عرب که بیشتر در جنگ بودند و به گسترش آیین مذهبی و اعتقاد...
-
واره
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای هاردنگ) در آبیاری زمین کشاورزی، تقسیم و تنظیم آب به نحوی که به همۀ قسمت های کشتزار آب برسد. || (ضرب المثل محلی) «مرد آره و زن واره»: وظیفۀ مرد این است که کار کند و پول بیاورد و وظیفۀ زن این است که این پول را درست خرج کند و صرفه جویی ک...
-
کنه
واژهنامه آزاد
کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه های حیوانی یا Ticks و سایر کنه ها یا MItes تقسیم می شوند که گروه اخیر را برخی هیره می نامند. در باور عامه نام کنه فقط به کن...