کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قابل ترجمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیستم تولید قابل پیکربندی مجدد
واژهنامه آزاد
سیستم های تولید قابل پیکربندی مجدّد (RMS)، سیستم های هوشمند و پیشرفته تولیدی جدیدی هستند که پیکربندی مورد نیاز در ساختارشان را برای تنظیم ظرفیت و عملکرد در تغییرات ناگهانی تقاضای بازار اعمال می کنند. این سیستم ها ازاین رو قابل پیکربندی مجدد نامیده می...
-
جستوجو در متن
-
چم
واژهنامه آزاد
ترجمه
-
ترنسلیت
واژهنامه آزاد
ترجمه
-
ترجمه
واژهنامه آزاد
(پهلوی) ترگمان.
-
حلبـة
واژهنامه آزاد
ترجمه و تعریف "حلبة", واژه نامه عربی-فارسی - شنبلیله
-
بازگردانی
واژهنامه آزاد
[گَ] (فا) 1- ترجمه 2- بازگرداندن، برگرداندن
-
مرورگر
واژهنامه آزاد
برنامه ایست مخصوص بازکردن صفحاتِ وِب. ترجمه کلمه browser از انگلیسی می باشد.
-
فصوص الحکم
واژهنامه آزاد
در لغت به معنای نگین های حکمت ها (نگین هایی از حکمت ها) است. با این نام هم فیلسوف بزرگ، فارابی(260- 339 ق) کتابی تالیف کرده است، و هم ابن عربی عارف شهیر (560- 638 ق) اما اغلب وقتی سخن از فصوص الحکم است کتاب ابن عربی مورد نظر است. فصوص الحکم ابن عربی،...
-
حرج
واژهنامه آزاد
"لاحرج علیک ":گناهى برتونیست،اعتراضی برتو نیست، [ولاعلى المریض حرج:ونیست بربیمار گناه واعتراضی.] المنجد،عربی به فارسی ،ترجمه محمدبندرریگی،ذیل حرف:حرج.
-
اطلاع رسانی
واژهنامه آزاد
(علوم اجتماعی) مجموعۀ فرایند تولید، گردآوری، سازماندهی، ذخیره، بازیابی، ترجمه، تبدیل، کاربرد و انتقال اطلاعات. معادل information در انگلیسی.
-
دیکشنری
واژهنامه آزاد
[شِ نِ] فرهنگ لغت، فرهنگ واژه، فرهنگ کلمه؛ کتابی واژه ها در آن از زبانی به زبان دیگر ترجمه شده اند.
-
تاروس
واژهنامه آزاد
در زبان ترکی قدیم به معنای سقف خانه است.منبع کتاب دیوان الغات الترک نوشته محمود کاشغری ترجمه دکتر صدیق صفحه 230
-
مستانفه
واژهنامه آزاد
(مُستانِفِه _ mosta-nefe) نام شریعت نوح(ع) (طبقات ناصری/ص16) و آموزه های این شریعت پرستش خداوند به یگانگی و از روی اخلاص بپرستند، نماز برپا دارند و روزه بگیرند، امر به معروف و نهی از منکر کنند و حلال و حرام را رعایت کنند (اثبات الوصیه/ترجمه نجفی/35 -...
-
قمیحه
واژهنامه آزاد
داروهای کوبیده شده که به همانگونه و به یکباره در دهان نهاده و خورده میشود. فرهنگنامه گزیده در شرح اصلاحات طب،مسعود بن محمد سجزی،ترجمه رشید تفقد