کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فی
واژهنامه آزاد
نرخ
-
واژههای مشابه
-
فی البداهه
واژهنامه آزاد
بدون اندیشه و بی مطالعه درست کردن
-
جستوجو در متن
-
فلفور
واژهنامه آزاد
فی الفور؛ فوری ، سریع ، بدون تامل ، بدون توقف ، جَنْگیْ
-
بنکام
واژهنامه آزاد
بَنکام نام فنّی مربوط به ساخت ساعت مکانیکی بوده است. از کتبی که در این فن نگاشته شده «الکواکب الدرّیه فی وضع البَنکامات الدوریه یا (رسالة فی علم البَنکامات) اولین رساله مستقل ساعت مکانیکی در تمدّن اسلامی ، نوشته تقی الدین شامی است ، که در آن روش ساخت...
-
اشتقان
واژهنامه آزاد
این کلمه در روایتی که زراره از امام باقر علیه السلام نقل کرده میباشد:(عن زرارة قال:قال أبو جعفر علیه السلام:أربعة قد یجب علیهم التمام فی السفر کانوا أو الحضر:المکاری و الکری و الراعی و الاشتقان لأنه عملهم) وبه احتمال قوی کلمه اشتقان در اصل فارسی است ...
-
حسیبت
واژهنامه آزاد
حسيب.[حَ] (ع ص، اِ) شماركننده. (مهذب الاسماء) (ترجمان عادل) (منتهى الارب). شمارگر. حسابكننده. (غياث). شمارگير. (منتهى الارب). شمرنده. شماركن. (السامى فى الاسامى). محاسب: كفى بالله حسيباً؛ اى محاسباً. || نامى از نامهاى خداىتعالى. || مرد صاحبحسب. مر...
-
درع
واژهنامه آزاد
مطابق نقل تاریخ نویسان دختران عرب وقتی به سنّ بلوغ می رسیدند به دارالندوه، که توسط قصی بن کلاب ساخته شده بود، می رفتند و در آن جا پارچه ای که با خود برده بودند را به صورت "درع" (که یک پیراهن کاملاً ابتدایی، نادوخته، و ویژه ی زنان بالغ بود) در می آور...