کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فوایت
واژهنامه آزاد
جمع فایت و فائت؛ فوت شدگان، فوت شوندگان، گم شدگان، از دست رفته ها. (رک فوائت؛ دهخدا)
-
دول
واژهنامه آزاد
بیوه - زنی که از شوهرش به دلیل طلاق یا فوت شوهرش جدا شده باشد.
-
فوتبال
واژهنامه آزاد
توپ یار ،توپ گـَــرد ، پاتوپ ، فوت=پا + بال(لاتینی)=توپ
-
چنامور
واژهنامه آزاد
بر گرفته از چهل امیر که نام یکی از باغات شهر خرم دره است که دارای آثار قدیمی است و نقل است که روزگاری چهل سرباز با امیر خود از این محل می گذشته اند و گرفتار طوفان گشته و فوت شده اند. هم اکنون در این منطقه، طرح فاضلاب شهری ساخته می شود، سمت شرقی شهر، ...
-
مجومرد
واژهنامه آزاد
رضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله می باشد. وسعت این شهر ۱۵۰ کیلومتر مربع است و نزدیک به ده هزار نفر جمعیت دارد ودر ۲۵ کیلو مت...