کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فقر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سخت فقر
واژهنامه آزاد
فقیری
-
خط فقر
واژهنامه آزاد
(اقتصاد، جامعه شناسی) آستانۀ فقر؛ حداقل درآمدی که برای زندگی در یک کشور خاص در نظر گرفته می شود. معادل Poverty line در انگلیسی.
-
سخت فقر
واژهنامه آزاد
سخت(سختی)فقر( فقیری، از دست دادن ماد یا پدر)فقیری یا یتیمی
-
آستانه فقر
واژهنامه آزاد
خط فقر.
-
فقر زدایی
واژهنامه آزاد
کمرنگ کردن و زدودن فقر از جامعه و ایجاد رفاه برای اقشار کم درآمد و آسیب پذیر جامعه و تأمین نیازهای اساسی مردم. معادل poverty alleviation در انگلیسی.
-
جستوجو در متن
-
نابنوایی
واژهنامه آزاد
ناداری و فقر (از دیوان منوچهری).
-
تحمل
واژهنامه آزاد
استقامت ، برده باری ، ایستادگی ایستادگی در مقابل درد ، فقر ، کار شاقه ... صبر ، مقاومت
-
آذله
واژهنامه آزاد
āzela (آذِلَه ) پهن خشک گاو که برای سوخت استفاده می شود ... آذله وُرچین ā.vorčin کنایه از شخصی که از روی فقر پهن های خشک شده را جمع آوری می کند ...
-
کارو
واژهنامه آزاد
در گویش بادرودی، «کارُو» را به معنی «تار عنکبوت و نشانه کثیفی محل» می شناسند و معتقدند که اگر این تارها در اتاقی باشد نشانه نامیمونی محل است و بهترین زمان حذف این کارو، فصل خانه تکانی نوروز است و حتی اعتقاد دارند وجود کارو در اتاق، فقر می آورد .