کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرهنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرهنگ
واژهنامه آزاد
فرهنگ مجموعه ای به هم پیوسته از دانش ها، آگاهی ها، تجربه ها، باورها،ارزش ها، هنجارها، ایستارها و مهارت های لازم و ضروری برای زندگی اعضای جامعه است. بدون فرهنگ امکان ادامه زیست جامعه بشری وجود نخواهد داشت. با نگاهی ساختارمند به جوامع بشری و با توجه به...
-
جستوجو در متن
-
دیکشنری
واژهنامه آزاد
[شِ نِ] فرهنگ لغت، فرهنگ واژه، فرهنگ کلمه؛ کتابی واژه ها در آن از زبانی به زبان دیگر ترجمه شده اند.
-
دیکشنری
واژهنامه آزاد
فرهنگ لغات
-
ویهان
واژهنامه آزاد
در فرهنگ پهلوی، به معنی سبب و علت آمده است.
-
ریومند
واژهنامه آزاد
درخشان ، تابان ( فرهنگ اوستایی)
-
دایره المعارف
واژهنامه آزاد
فرهنگ جامع ، کتاب مرجع
-
زیما
واژهنامه آزاد
در فرهنگ اوستایی به معنی زمین است.
-
لی لیک(lilik)
واژهنامه آزاد
ویشگون در فرهنگ محلی بیرجند
-
خاکبار
واژهنامه آزاد
بیابان (فرهنگ شاهنامۀ ولف).
-
هول و ولا
واژهنامه آزاد
ولا. [ وَ ](اِ، از اتباع ) هول و ولا؛ هول و دلهره . اضطراب . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
-
تبعا
واژهنامه آزاد
[ ت َ ب َ عَن ْ ] (ع ق ) بالتبع. (فرهنگ نظام ). || تبع تبعاً؛ پیرو و تابع بودن . (فرهنگ نظام ).
-
چوری
واژهنامه آزاد
جوجه مرغ (رک. فرهنگ دهخدا).
-
آذرشین
واژهنامه آزاد
فرشته ی آتش در فرهنگ زرتشت
-
مشکبید
واژهنامه آزاد
شکوفۀ بید (فرهنگ شاهنامۀ ولف).