کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصلۀ بهینۀ راهها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اشنار
واژهنامه آزاد
(بختیاری؛ بروجن) راه آب ورودی به خانه ها از طریق جوی آب.
-
دفترکپیه
واژهنامه آزاد
دفتری است که تاجر باید کلیۀ مراسلات (نامه نگاری ها) و مخابرات (مجموعۀ پیام ها و خبرهای راه دور) و صورت حساب های خود را به ترتیب تاریخ در آن ثبت کند.
-
خرپشتک
واژهنامه آزاد
در ساختمان های سنتی به آخرین پاگرد پله ها گفته میشود که شبیه به اتاق بوده و از آن برای ورود به پشت بام استفاده میشود . راه پشت بام .
-
کولک کولکو
واژهنامه آزاد
نام بازی کودکانه ای که در استان فارس رایج است و بچه ها هنگام بازی، یکدیگر را به دوش (کول) می کشند و مسافتی از راه را می پیمایند.
-
دژگال
واژهنامه آزاد
(دُژگال) سوروف (دژگال) با نام علمی Echinochloa crus-galli نوعی علف هرز خزانه برنج است. این علفها با جذب آب و مواد غذایی و همچنین نور و اشغال فضا، موجب ضعیف شدن نشاها می شوند. به علاوه، علفهای هرز موجود در خزانه، همراه نشاهای برنج به زمین اصلی راه یاف...
-
پنجره
واژهنامه آزاد
خانه ٔ چوبی که برای درندگان و پرندگان می سازند؛ قفس. (رک دهخدا) || (پیشنهاد کاربران) احتمالاً واژۀ پنجره از دو کلمۀ پنجه و ره تشکیل شده است، به معنی راه پنجه (مشت یا دست)، یعنی راهی برای عبور مشت یا دست، گذرگاه پنجه؛ چون در قدیم پنجره ها مشبک بوده ان...
-
لورچین
واژهنامه آزاد
نام شهری باستانی که طایفه هرمزیار در ان سکونت داشته و بر سر راه ابریشم قرار داشته اکنه بقایای قبرستان و خانه ها باقی مانده؛این مکان در 15 کیلو متری جنوب دهگلان کردستان قرار دارد
-
لنگ لنگو
واژهنامه آزاد
نان بازی کودکان در استان فارس که بچه ها به ترتیب با یک پا، مسافتی از یک راه را می پیمایند و وقتی پایشان قبل از علامت مورد نظر بر زمین بگذارند بازنده محسوب می شوند.
-
تنبل خانه
واژهنامه آزاد
جاهایی بوده که به دستور شاه عباس صفوی برای کسانی که بیکار بودند راه اندازی شد، در آنجا به آنها خوراک و جا می دادند البته پس از مدتی گروه زیادی در این تنبل خانه ها گرد آمدند و شاه را از این نوآوری پشیمان کردند!
-
ژیراه
واژهنامه آزاد
مسیر جابجایی و گذر ژی (Qi) در بدن. ژیراه (Meridian) در سوزن درمانی (طب سوزنی) شامل مسیرهایی مشخص است که روی آن نقاطی برای ورود سوزن تعریف شده است. در انرژی درمانی، ژیراه راه ارتباطی بین چاکراه (Chakra) ها در بدن میباشد.
-
مبادی قانونی
واژهنامه آزاد
در رسانه ها به معنی راه های قانونی یا دروازه های قانونی به کار می رود، مثلاً «ورود کالای قاچاق از مبادی قانونی». در این صورت، مبادی، جمع مبدأ، باید به معنی آغازها یا همان دروازه های ورودی باشد.
-
کنه
واژهنامه آزاد
کَنِه ( kane): در معنای علمی و بیولوژیک: کَنه ها از جانوران کوچک انگلی هستند. کنه ها بندپا هستند و از نظر علمی به دو گروه کنه های حیوانی یا Ticks و سایر کنه ها یا MItes تقسیم می شوند که گروه اخیر را برخی هیره می نامند. در باور عامه نام کنه فقط به کن...
-
گرجین
واژهنامه آزاد
گرجین دو تکه تخته بود که روی دو تا چوب می کوبیدند و زیر ان چند چرخ قرار می دادند که این چرخ ها اهنی و تیز بود ند . گرجین را به شانه گاو یا الاغ می بستند و گاو یا الاغ روی گندم و ساقه هایی که درو شده و خرمن کرده بودند راه میرفت و دور می زد و برای این ...
-
پاچه خار
واژهنامه آزاد
(عامیانه) کسی که پاچۀ دیگران را می خاراند؛ چاپلوس و متملق و چرب زبان. ظاهراً این کلمه برای اولین بار از یکی از سریال های طنز مهران مدیری به زبان فارسی راه یافت و بر سر زبان ها افتاد. بعضی آن را با املای «پاچه خوار»، به معنی پاچه خور، می نویسند حال آن...
-
کلبوک
واژهنامه آزاد
اصلِ کلمهء مارمولک از کلمهء مار موزه اومده و موزه معنیِ کفش میده کلمهء کلبوک یا کل+بوک یا کل+پک در لحجه بوشهری که در لهجهء کرمانی ها بهش میگن کر+پو از کلمهء کــِــر + پوی اومده کـِـر معنیِ گوشهء دیوار میده .. میگن کرِ دیوار پوی هم معنیِ پوییدن و کاو...