کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فاصله میان دو حرف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آنتراکت
واژهنامه آزاد
1 - فاصله بین دو پردة نمایش ، میان پرده . 2 - وقفة کوتاهی که در مدت انجام یک کار بلند و طولانی ایجاد می شود.
-
پرینه
واژهنامه آزاد
میان دو راه
-
تمزونه
واژهنامه آزاد
به جای این -این حرف در قدیم بین مردم جهرم رواج داشت که هم اکنون دو محله های قدیمی نیز یافت می شود
-
ترافعی
واژهنامه آزاد
در امور ترافعی، برای رسیدگی دادگاه وجود نزاع میان دو شهروند ضرورت دارد
-
اگال
واژهنامه آزاد
اگال به فتح حرف ( ا ) و با حالت تشدید روی حرف گ به معنی زانوبند شتر که در موقع خواباندن و نگه داشتن در یک محل به هر دو پای جلو و گاهی به یکی از پاها جهت ماندن شتر در یک منطقه برای اینکه زیاد از محل دور نشودبکار میرود
-
مع الفارق
واژهنامه آزاد
قیاس مع الفارق:تشبیه چیزی به دیگری، بدون اینکه شباهت و اشتراکی میان آن ها باشد. دو امر بی ربط را با هم یکی دانستن و برای هر دو حکم مشابهی صادر کردن.
-
کدو
واژهنامه آزاد
کُدُو نام روستایی از دهستان فرمشکان بخش کوار استان فارس است و به معنی میان دو کوه می باشد
-
کِل زدن
واژهنامه آزاد
کِ = کِل زدن یا کِل کشیدن در اصطلاح مردمان غرب و جنوب ایران یعنی هلهله کردن زنان. صدایی که با حرکت تند زبان ایجاد می شود و همزمان فاصله میان دو انگشت شست و سبابه بین دهان و بینی قرار می گیرد.
-
گیراوه
واژهنامه آزاد
فرصت، زمان، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب و درخور برای انجام کاری، بازه ی زمانی یا فاصله ی زمانی در میان دو هنگام زمانی برجسته، لحظه و آنی از زمان که در انتظار و چشم راهی آن برای انجام دادن کاری باشی، در انتظار زمان مناسب بودن.
-
فرصت
واژهنامه آزاد
گیراوه، زمان، گیرآوردن زمان درخور و نیکو، زمان مناسب و درخور برای انجام کاری، بازه ی زمانی یا فاصله ی زمانی در میان دو هنگام زمانی برجسته، لحظه و آنی از زمان که در انتظار و چشم راهی آن برای انجام دادن کاری باشی، در انتظار زمان مناسب بودن.
-
ارسک
واژهنامه آزاد
میان دو رود،بین دو رود نام شهری است کوهپایه ای در شمال استان خراسان جنوبی که دارای آثار باستانی فراوان می باشد و هنوز آثار برج و باروهای باستانی در آن یافت می شود و با توجه به موقعیت جغرافیایی خود از آب و هوای مناسبی در منطقه برخوردار است و شرایط بسی...
-
پرسمان
واژهنامه آزاد
porsemaan ؛ نظرسنجی به ویژه از طریق تلفن همراه یا سایت های اینترنتی. درپرسمان دو گزینه یا بیشتر مطرح می شود که باید از میان آن ها انتخاب کرد.
-
هم رسا
واژهنامه آزاد
هم . [ هََ ] (حرف ربط، ق) به معنی نیز که به عربی ایضاً گویند. (برهان ). لفظ فارسی است مرادف نیز. لفظ «هم» بر لفظی داخل می شود که آن لفظ محمول به مواطات بر مدخول باشد، مثلاً «همراز» گویند به معنی دو کس که رازدار یکدیگر باشند. رسا. [ رَ ] (نف ) رسنده. ...
-
هماهنگ
واژهنامه آزاد
هم جهت. هم اراده. هم صدا. ( هماهنگی ):در یک جهت قرارگرفتن اراده (ها) بر روی هم قرار گرفتن نمودار سینوسی دو اراده به طور کامل به نحوی که تفاوتی میان آنها نباشد. هم جهت شدن.هم صدا شدم.هم سو شدن و به اشتراک نظر رسیدن.نتیجه آن از میان برداشته شدن اختلافا...
-
یی زحمت
واژهنامه آزاد
بی زحمت که در گفت و گوی عامیانه به کار می رود، معادل «بی رنج» است که معنای عجیبی می نماید. ولی در ترکی گفته می شود:«بیر زحمت» که معنی آن «یک زحمت» است که ملموس است. یعنی «یک زحمت برای من بکشید» یا «می خواهم یک زحمت به شما بدهم». ریشهٔ این ترکیب گوی...