کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غنچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سولین
واژهنامه آزاد
غنچه، آبراهه
-
لب برگشته
واژهنامه آزاد
همان لب غنچه ای است.
-
فیدان
واژهنامه آزاد
شکوفه - غنچه
-
نیشا
واژهنامه آزاد
(کردی) نشانه. || (مازنی) غنچه.
-
وسکه
واژهنامه آزاد
به گل انار که به غنچه انار نیز معروف است
-
دانژه
واژهنامه آزاد
غنچه ی شکفته ی پنهان
-
ژلگ
واژهنامه آزاد
(گبری، گنابادی) ژُلْگ؛ غنچه، گُل.
-
نارمیلا
واژهنامه آزاد
غنچه ، شکوفه ، خصوصا شکوفه گل انار
-
آرتیشوک
واژهنامه آزاد
نام گیاهی با بلندی بیشتر 80 سانتی متر؛ با برگهایی پهن زاویه دار و غنچه خاص که خوراکی می باشد.
-
سولین
واژهنامه آزاد
سولین به معنی غنچه نشکفته دم صبح است .. در بعضی گویش ها آن را نمکین معنی کرده اند .. این واژه گل کوهی هم معنی شده ..