کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَمَل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عمل کرد
واژهنامه آزاد
انجام داد.
-
جامه عمل
واژهنامه آزاد
صورت عملی. «جامۀ عمل پوشاندن» یعنی عمل کردن (به حرفی یا رؤیا یا آرمانی)؛ محقَق کردن.
-
واژههای همآوا
-
امل
واژهنامه آزاد
آرزو
-
جستوجو در متن
-
کنشگر
واژهنامه آزاد
برگرفته از کنش؛ عمل عامل، عمل کننده. فعال
-
ارجحیت
واژهنامه آزاد
مهمتر بودن از عمل دیگری
-
پراگماتیسم
واژهنامه آزاد
عمل گرایی
-
غوریک
واژهنامه آزاد
عمل قورت دادن چیزی
-
فرآیند
واژهنامه آزاد
مراحل مختلف چیزی، پیشرفت تدریجی ومداوم، جریان عمل، مرحله، دوره عمل، طرز عمل، تهیه کردن، مراحلی را طی کردن، به انجام رساندن، تمام کردن، فرا گرد، فراشد، روند، فرایند. پروسه
-
سرمایش
واژهنامه آزاد
عمل یا فرآیند تولید سرما.
-
گفته ی ناکرده
واژهنامه آزاد
سخنی که عمل نکنی
-
تعامل
واژهنامه آزاد
کنش متقابل ، عمل دوسویه
-
بشتافت
واژهنامه آزاد
تند رفت. سریع عمل کرد.
-
اغواگری
واژهنامه آزاد
اِغواگری؛ فریبکاری، وسوسه گری، با پند و نصیحت بد گمراه کردن، عمل گمراه کردن، عمل برانگیختن و تحریک به کارهای بد.