کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عوض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بدون عوض
واژهنامه آزاد
غیر معوض-بلا عوض-چیزی که برای چیزی قرار نمیگیرد-تبدیل ندارد
-
جستوجو در متن
-
تغاتر
واژهنامه آزاد
عوض کردن
-
آلیچ
واژهنامه آزاد
عوض کردن . تعویض کردن.
-
دگیش
واژهنامه آزاد
عوض کردن. معاوضه .
-
جابجایى
واژهنامه آزاد
جابِجایى به معنى عوض کردن جاى ٢ یا چند چیز با یکدیگر است
-
آلش
واژهنامه آزاد
به کسر ل = عوض کردن
-
گزک
واژهنامه آزاد
گِزِک یعنی عوض - تغییر گزک دادن یعنی عوض کردن - تغییر دادن - جابجا کردن مثال= خودت را گزک کن یعنی خودت را عوض کن - خودت را اصلاع کن گزگ گذاشتی یعنی عوضی گذاشتی - اشتباه گذاشتی
-
عاریه
واژهنامه آزاد
عاریه، یعنی انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی از او نگیرد.
-
بیع صرف
واژهنامه آزاد
خرید و فروش طلا و نقره با یکدیگر به نحوی که عوض و معوض حتما طلا و نقره باشد
-
تازه آباد سریاس
واژهنامه آزاد
نام یکی از روستاهای شهرستان پاوه می باشد و زمستانی سخت و در عوض بهاری با طراوت دارد.
-
مال بندان
واژهنامه آزاد
در گذشته، در هر سه فرسخ، چند کمند اسب نگه می داشتند که هر کمندش، چهارتا بود و در آنجا، اسب های دستگاه های پستی را عوض می کردند. این منزل ها را مال بندان می گفتند.
-
خایر
واژهنامه آزاد
دور زدن پشت به باد و عوض کردن جای بادبان از راست به چپ یا بر عکس.(اصطلاح دریانوردی)
-
برخنه
واژهنامه آزاد
یعنی برهنه چون در فارسی قدیم ه وخ باهم عوض می شدند همین حالاهم در روستا های خراسان کاربرد دارد
-
اسلوب معادله
واژهنامه آزاد
هرگاه شاعر بیتی بسراید که با عوض کردن جای مصراع اول و مصراع دوم خللی در مفهومبیت ایجاد نشود و بیت دوم مصداقی برای بیت اول باشد، به آن آرایهٔ اسلوب معادله گویند.