کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عهدهدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عهده
واژهنامه آزاد
(حقوقی) تعهد کردن و ضامن شدن. || «ضمان عهده» (ماده 697 قانون مدنی)، در معاملۀ بین فروشنده و خریدار، ضمانتی است که شخص سومی به خریدار می دهد که مطمئن باشد مالی که از فروشنده می گیرد دزدی نیست.
-
زنگوله دار
واژهنامه آزاد
یعنی آنکه زنگوله به گردن دارد
-
چارمه دار
واژهنامه آزاد
ا.مر.Ĉarme dār: کاسب دوره گرد
-
خویشتن دار
واژهنامه آزاد
شکیبا، صبور، کسی که می تواند خود را کنترل نماید.
-
دار القراء
واژهنامه آزاد
خانه ای برای قرائت قرآن و گرد هم آمدن قاریان
-
خاصه دار
واژهنامه آزاد
فرد (رسته پیاده) با مهارتهای نظامی ویژه(اصطلاحی قدیمی)
-
چربی دار
واژهنامه آزاد
کسی که شغل وی حمل و نقل محصولات لبنی با چهارپایان بود
-
پاهنگ دار
واژهنامه آزاد
میزان در دو کفه ترازو، متوازن ، دارای آهنگ و وزن ،پاشنگ، پاسنگ ،پالهنگ وزنه ای که روی ترازو قرار میدادند
-
نام دار
واژهنامه آزاد
معروف،مشهور
-
برنج وی دار
واژهنامه آزاد
افزایش حجم برنج هنگام پخت
-
ستاره دنباله دار
واژهنامه آزاد
هالی.
-
روستای گله دار
واژهنامه آزاد
روستایی در شهرستان بدره در استان ایلام. اهالی آن لک زبان و اصالتاً از طایفۀ گله دار خرم آبادند. در حال حاضر (1395) جمعیت تقریبی آن 800 نفر است.
-
جستوجو در متن
-
پخش کار
واژهنامه آزاد
توزیع کننده کسی که کار توزیع را عهده دار می شود
-
هودنه
واژهنامه آزاد
اوتانه (اوتان، اوتانس، هوتن، هوتانس، هودنه، اومیتنه). اوتانَه (فارسی باستان)/ هودَنَه (عیلامی)/ اومیتَنَه (بابلی)/ اوتانِس (یونانی)/ اوتان/ هوتانس/ هوتن. پسر ثوخْرَه (به روایت داریوش در کتیبه بیستون). از اهالی ناحیه پارس، از بزرگان و صاحب منصبان ...