کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب گرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ثانیه
واژهنامه آزاد
ثانیه گرد، دم ،دم گرد
-
چرچی
واژهنامه آزاد
دوره گرد
-
شورج
واژهنامه آزاد
شب گرد
-
گرت - گرته
واژهنامه آزاد
گرد - غبار
-
قپل
واژهنامه آزاد
قُپُّل، چاق، برآمده، گرد، تپل.
-
کوچه گرد
واژهنامه آزاد
ولگرد، طرار، عیار، جاسوس
-
فراشد
واژهنامه آزاد
فرا گرد، روند، فرایند، گردش
-
بدوک
واژهنامه آزاد
نوعی بازی با مهره های گرد در صفحه چهار خانه دار
-
انضمامی
واژهنامه آزاد
اموری زمانی و مکانی هستند.وحاوی معانی پیوستگی و گرد هم آمده.
-
چارمه دار
واژهنامه آزاد
ا.مر.Ĉarme dār: کاسب دوره گرد
-
دار القراء
واژهنامه آزاد
خانه ای برای قرائت قرآن و گرد هم آمدن قاریان
-
تهیه کنندگان
واژهنامه آزاد
(تـَ)(هـ)(یّ)(ـه)(کنندگان) گرد آوران،پشتیبانان
-
دولخ
واژهنامه آزاد
دولَخ:(dwlakh) در گویش گنابادی به معنای گرد و خاک
-
کمبل
واژهنامه آزاد
در زبان گوشکی به معنی شکم ملوس و گرد و قلمبه است
-
ثم
واژهنامه آزاد
گرد آوردن/ فراهم آوردن، به اصلاح در آوردن / نیکو کردن / مرمت کردن/ پا سفت کردن