کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب افتادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ایکاتن
واژهنامه آزاد
(ikatan)افتادن
-
افتی
واژهنامه آزاد
بیفتی؛ از مصدر افتادن.
-
در پوستین خلق افتادن
واژهنامه آزاد
غیبت کردن
-
لورچ
واژهنامه آزاد
بسیار تمیز - براق - لورچ دادن = از شدت تمیزی برق افتادن
-
پا افتادن
واژهنامه آزاد
شرایط و فرصت فراهم گشتن
-
الهام
واژهنامه آزاد
دل نوشی، دل نیکی، به دل برآمدن نیکی، در دل افتادن.
-
غلتاندن
واژهنامه آزاد
قل دادن، هل دادن، پایین افتادن
-
معوقه
واژهنامه آزاد
به تعلیق افتادن چیزی عقب افتاود جا مانده
-
زهره در شدن
واژهنامه آزاد
به ترس و وحشت افتادن، بسیار ترسیدن
-
در پوستین خلق افتادن
واژهنامه آزاد
کنایه از غیبت کردن
-
افتراش
واژهنامه آزاد
دنبال کسی راه افتادن و مراقب بودن- عاشق بیشه
-
به صرافت افتادن
واژهنامه آزاد
(صَ.فَ) - اندیشه و قصد کاری کردن.
-
گیرگیرو
واژهنامه آزاد
(سنگسری) به تکاپو افتادن، در مخمصه گرفتار آمدن.
-
دل نوشی
واژهنامه آزاد
الهام، دل نیکی، به دل نوش شدن، به دل برآمدن نیکی، در دل افتادن.
-
اریوبرزن
واژهنامه آزاد
سردار سپاه ایرانی که باعث گیر افتادن اسکندر در گذرگاه تنگ شد