کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عضو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اهدا عضو
واژهنامه آزاد
اهدای بافت های بیولوژیک و یا یک عضو از بدن انسان، زنده یا شخص مرده به یک دریافت کننده زنده نیازمند پیوند
-
جستوجو در متن
-
هموند
واژهنامه آزاد
(هَ وَ) (اِ) عضو.
-
المان
واژهنامه آزاد
آخشیگ، هموند (هَموَند)، عضو.
-
هم وند
واژهنامه آزاد
عضو، member، شخص یا چیزی که هم گروه با تعدادی دیگر است
-
ایمپلنت
واژهنامه آزاد
کاشت دندان، عضو مصنوعی کاشتنی
-
جانبازان
واژهنامه آزاد
افرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
-
واژن
واژهنامه آزاد
(واژۀ فرانسوی) مهبل، فرج. آلت زنانه، عضو خارجی دستگاه تناسلی زنانه.
-
مطوری
واژهنامه آزاد
مطور به معنی نیکی رساننده است؛ در بین اعراب، به دلیل جمعیت بالای این طایفه، کلمه مطر (که مطوری از آن می آید)، به معنی باران است. هر عضو از افراد این طایفه به قطره ای از باران تشبیه شده است.
-
فاکتور
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) تاوَند، تایوَند. از ریشۀ "تاییدن" به چَمِ (معنیِ) "ضرب کردن". آن هَموَندِ (عضوِ) کُنِشِ تایش (عملِ ضرب) است. برای نمونه، در گزارۀ 6 = 3 * 2، تاوَندها 2 و 3 هستند.
-
مالیخود کردن
واژهنامه آزاد
همان مال خود کردن است. متصرف شدن، صاحب شدن، اغلب در ورزش کشتی کاربرد دارد وقتی پا یا مچ حریف را می گیری و حرکت حریف را محدود می کنی آن عضو را مالیخود کرده ای. این اصطلاح در مجادلات منطقی و بحث های جدلی نیز کاربرد دارد وقتی نقطۀ قوت و یا دلیل و اصطلاح...
-
نیارش
واژهنامه آزاد
علم ساخت سازه بنا -نام یکی از ستونهای تخت جمشید در گویش کهن راژی که در شهری کوچک بنام ابوزیداباد و روستاهای پیرامون آن و نیز در مناظقی از استان سمنان هم اکنون رایج است، واژه «نیا»، «نیا داردا» به ترتیب به معنای «نگاهداری» و «نگهداشتن» است. بیشتر واژه...
-
شوونیسم
واژهنامه آزاد
(به فرانسوی:Chauvinisme) در معنای اصلی و ابتدایی آن، یک نوع میهن پرستی افراطی و ستیزه جو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است. با بسط معنا، شوونیسم طرفداری مفرط و غیرعقلانی به نام هر گروهی که کسی عضو آن است را شامل می شود، به خصوص هر وقت این طرفدا...
-
تفریق
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) کَم. یکی از چهار کُنِشِ بنیادینِ شمارش (چهار عمل اصلی حساب) که در آن شماره ای از شمارۀ دیگر کم می شود. "تفریق کردن" به پارسی می شود "کَمیدَن" یا "کم کردن". "حاصل تفریق" به پارسی می شود "کَمکَرد". "علامت تفریق" به پا...
-
جمع
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جَم. ریشۀ اوستایی دارد. برای نمونه "انجمن" به پهلوی می شود "هَنجَمَن" که ریشۀ "جَم" را در خود دارد. یکی از چهار کُنِشِ بنیادینِ شمارش (چهار عمل اصلی حساب) که در آن دو یا چند شماره به هم افزوده می شوند. "جمع کردن" به...