کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عشق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عشق
واژهنامه آزاد
سَودا:به معنی عشق در زبان پهلوی باستان است. که همچنان در زبان تالشی و ترکی آذزی در آذربایجان ایران و بخش جداشده از ایران با نام جمهوری آذربایجان، همچنان- کاربرد دارد. و از بن همین واژه است که واژه های هم خانواده با آن، مانن سئوگیل، سئومک، سئویم، سئوی...
-
جستوجو در متن
-
مازماز
واژهنامه آزاد
عشق ، برای کسی که به آن عشق می ورزی
-
آنیسا
واژهنامه آزاد
مانند عشق
-
اسیو
واژهنامه آزاد
عشق
-
آنیسا
واژهنامه آزاد
آن در عرفان به معنای عشق + ی میانوند و سا به معنای شباهت - در مجموع به معنی جوهره عشق ، مانند عشق
-
آنیسا
واژهنامه آزاد
anisa آن در عرفان عشق و جوهر عشق + یای میانوند + سا ( پسوند شباهت) به معنی مانند عشق
-
آنی سا
واژهنامه آزاد
مانند عشق ، بسان عشق . "آن" در اصطلاح عارفان به معنای "عشق" است . و "سا" پسوند شباهت. + "ی" میانجی.
-
اما
واژهنامه آزاد
عشق (یونانی
-
دلیدن
واژهنامه آزاد
عشق ورزیدن
-
آنیسا
واژهنامه آزاد
ثمره عشق
-
ارشک
واژهنامه آزاد
عشق. محبت
-
نیلاس
واژهنامه آزاد
عشق بی پایان.
-
والح
واژهنامه آزاد
عشق یا دوست داشتن
-
آنیا
واژهنامه آزاد
عشق معرفت