کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظاهری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
روآتی
واژهنامه آزاد
ظاهری-سر هم بندی
-
تن تنه (تنتنه)
واژهنامه آزاد
کرّ و فرّ بدنی. طمطراقی که حاصل از نمودهای ظاهری باشد.
-
بجورسید
واژهنامه آزاد
بِجوْرِسیْدَ:(bejwresida) در گویش گنابادی یعنی خوشحال شدن ، از خدا خواسته بودن، راضی بودن از ته دل ، رضایت ظاهری و باطنی توأمان
-
کومخ
واژهنامه آزاد
نوعي کفش مخصوص که جنس ان تيماج الوان بخصوص سبز است.شکل ظاهري کفش شبيه نعلين نوک برگشته ميباشد و رويه و کناره هاي کفش را با نخهاي ابريشمي رنگي رودوزي و گلدوزي مي نمايند.
-
اندروید
واژهنامه آزاد
«یک ربات (ماشینی که به وسیله کامپیوتر کنترل میشود) که به گونهای ساخته شده تا شکل ظاهری شبیه به انسان داشته باشد.» بنابراین تعریف شاید بتوان کلمه ربات انسان نما را ترجمه ی مناسبی برای این واژه در نظر گرفت.
-
هزاره
واژهنامه آزاد
هزاره (فتح ها) یک قوم بومی افغانستان است که بیشتر در مناطق مرکزی افغانستان به نام هزاره جات زندگی می کنند. هیونتسینگ، زائر بودایی چینی، در قرن ششم میلادی به بامیان سفر کرد و از دیدن مردمانی با چهرۀ چینی در آنجا شگفت زده شد و انها را هوساله (خوشدل، خو...