کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظاهراً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
فردانه
واژهنامه آزاد
تنها، یگانه. ظاهراً با «فردانیة» که از جمله صفات الهی است گرفته شده است.
-
جل زدن
واژهنامه آزاد
ظاهرا به معنی «زُل زدن» است. البته در شعر مشهور عماد خراسانی به کار رفته است.
-
اروان (عاروان)
واژهنامه آزاد
نام طایفه ای در لرستان که ظاهرا از روسیه و ارمنستان به سمت شیراز رفته و از آنجا به لرستان میروند. همچنین از اسامی اصیل ایرانی بوده. همچنین به معنی جسور و بزرگ و نام گلی است
-
قازقولنگ
واژهنامه آزاد
ظاهرا در گویش دزفولی منظور همان لک لک است. به وسیله ای قیف مانند که برای جلوگیری از پخش شدن خاکستر ذغال رو قلیان میگذارند.
-
قرقشه
واژهنامه آزاد
ظاهرا ارامنه به درقدیم به قبرستان بزرگ قرقشه میگفتند(درقسمت پایین قرچی یوردی چسبیده به روستاآثارقبور باستانی زیادی وجوددارد)
-
طلخه
واژهنامه آزاد
در متن مقالات مولانا سمس الدین عبارت طلخه ظاهرا مرادف با تلخه بمعنی تلخ خو آمده
-
پوریا
واژهنامه آزاد
نام یکی از پهلوانان ایران باستان، به معنای یار پدر یا یار شهر. ظاهراً در اصل، پور+یار (پوریار) بوده که حرف «ر» به تدریج حذف شده است.
-
فرژام
واژهنامه آزاد
(پهلوی) فرژام و فرجام و فرجامینیتن؛ از پارسی باستان ظاهراً فرجامه از ریشه ٔ گم به معنی رفتن. (رک دهخدا:فرجام). هم معنی فرجام که سرانجام کار است.
-
کولی
واژهنامه آزاد
(جنوب ایران) در بنادر و اسکله ها به معنای حمال، حمال باشی، عمله و فعله رایج است. ظاهراً این کلمه از هند به مناطق جنوبی ایران آمده و در زبان انگلیسی نیز به همان معنا و با املای Coolie به کار می رود.
-
پاچه خار
واژهنامه آزاد
(عامیانه) کسی که پاچۀ دیگران را می خاراند؛ چاپلوس و متملق و چرب زبان. ظاهراً این کلمه برای اولین بار از یکی از سریال های طنز مهران مدیری به زبان فارسی راه یافت و بر سر زبان ها افتاد. بعضی آن را با املای «پاچه خوار»، به معنی پاچه خور، می نویسند حال آن...
-
سلما
واژهنامه آزاد
سلما نام فرشته ایه که به حضرت زهرا کمک کرده تا امام حسن رو به دنیا بیاره. البته نگارش درستش "سلمی" هستش. اگه بخوام راجع به ریشه کلمه سلما بگم از سلامت میاد و کسی که سالم و سلامته. ظاهرا نام مادربزرگه پیامبر هم بوده. سلما نام معشوقه ای بوده که عرب ها ...
-
روح الله نیکپا
واژهنامه آزاد
نخستین مدال آور المپیکی تاریخ افغانستان که در المپیک های پکن چین و لندن بریتانیا، در وزن 58 کیلوگرم رشتۀ تکواندو، دو بار مدال برنز را به دست آورد. در افغانستان، ظاهراً به دلایل مذهبی و نژادی، از وی چنان که باید استقبال نشد و حتی مشکلاتی برایش به وجود...
-
نگله
واژهنامه آزاد
(جنوب ایران) واحدی از کالا با مفهومی وسیع تر از پالت و عدل؛ به این معنا که به واحد کالاهای بسته بندی نشده مثل یک شاخه تیر آهن یا یک شمش فلزی سنگین یا یک دستگاه ماشین بدون لفاف و حتی به یک دستگاه اتومبیل یا تراکتور نیز که اقلام مانیفست و بارنامۀ یک وا...
-
هر کی هر کی
واژهنامه آزاد
[ ص.، اِ ] (هر+کی+هر+کی) اوضاع بی قانون را می گویند. بی حساب و کتاب. آشفته بازار. شیر تو شیر «مملکت هر کی هر کی» « مگر مملکت هرکی هرکی است؟!» «هر چی هر چی و هر کی هر کی نیست و حقوق و وظایف، استدلال دارند. (روزنامه کیهان، 22/9/1389 به نقل از رحیم پور ...
-
فرمالیزم
واژهنامه آزاد
فرم باوری ، فرم گرایی ، صورت گرایی ، شکل گرایی فرمالیزم مکتبی است در بر گیرنده ی تمامی آن دسته از انواع آثار ادبی و هنری که کانون توجه شان تکنیک (فن/ اسلوب/ شگرد/) یا شیوه ی اجراست و ظاهراً این شیوه ی خلق اثر به زیان توجه به محتوای آن تمام شده است...