کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ظاهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نمایان
واژهنامه آزاد
ظاهر.
-
تشرع
واژهنامه آزاد
ظاهر بینی در دین
-
برون هشتگی
واژهنامه آزاد
بیرون زدن، ظاهر شدن، بیان شدن.
-
پرچل
واژهنامه آزاد
Parchal کسی که ظاهر نامرتب و کثیف دارد
-
پارادوکس
واژهنامه آزاد
قضیه ای که به ظاهر تناقض داشته باشد، باطل نما.
-
ناخون جِله
واژهنامه آزاد
نیشگون (خراشی که بر اثر ناخون بر روی پوست ظاهر شود)
-
انسان نما
واژهنامه آزاد
موجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.
-
بانور
واژهنامه آزاد
به معنای عروس. براخلاف ظاهر یک کلمه ترکیبی نیست ومطلقا به معنی عروس مد باشد
-
سانتی مانتال
واژهنامه آزاد
دارای ظاهر آراسته و رفتار همراه با ظرافت. || دارای روحیۀ ظریف و احساساتی.
-
مریضی سرخکان
واژهنامه آزاد
یک نوع بیماری است که همرا ه با تب شدید، سردردی وبی اشتهائی بوده ودر روی جلد دانه های زیادی برنگ سرخ ظاهر میگردد.
-
حلاویه
واژهنامه آزاد
حَ / ا ع / نام محلی در حلب سوریه بود که سهروردی در زمان ملک ظاهر پسر سلطان صلاح الدین ایوبی، در مدرسه آنجا با مخالفانش مناظره کرد
-
نائیریکا
واژهنامه آزاد
در فرهنگ ایران باستان، دختری زیبا و دانا که پس از مرگ، برشخص نیک گفتار و نیک کردار و نیک پندار ظاهر می شود و او را از پل چینوت (صراط) می گذراند.
-
مول
واژهنامه آزاد
مول /mul/ [آدم]دورو، موذی، گاه برای تأکید با «مِلیس» /melis/ می آید. «مولِ مِلیس» کسی را گویند که علیرغم ظاهر آرام و بی آزار خود، بسیار موذی و خطرناک است.
-
دژدوست
واژهنامه آزاد
دُژدوست ، این واژه می تواند معادل واژه انگلیسیFerenemy به کار برده شود که اصطلاحا به معنای فردی است که در ظاهر با او روابط دوستانه دارید ولیکن دشمن شما محسوب می شود.
-
شق
واژهنامه آزاد
شَقْ (shagh) در گویش گنابادی یعنی ایستادن و بلند شدن آلت تناسلی مردانه ، مست شدن و برانگیختگی شهوت || شِقْ:(shegh) در گویش گنابادی یعنی حالت چهره ، ظاهر