کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طَّلَاقَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
دول
واژهنامه آزاد
بیوه - زنی که از شوهرش به دلیل طلاق یا فوت شوهرش جدا شده باشد.
-
فدیه
واژهنامه آزاد
(فقه) مالی که زوجه برای گرفتن طلاقِ خلع به شوهر خویش می دهد.
-
ثیبوبه
واژهنامه آزاد
[ ث َی ْ بو بَ ة ] (ع مص) (اصطلاح فقهی، اصطلاح حقوقی) حالت زنی که شوی دیده و اکنون بی شوی است ، به طلاق یا مرگ شوی . بیوگی . عوانی . بی فریادرسی . مقابل دوشیزگی . خلاف بکارت . || حالت مردی زن گرفته و اکنون بی زن است ، به طلاق مرگ زن . مقابل عزوبت . |...
-
فدیه
واژهنامه آزاد
فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت می شود؛ سربها. ۲. مالی که برای دفع بلا به فقرا می دهند. ۳. (فقه) مقدار معینی طعام که فرد بابت روزه هایی که در ماه رمضان خورده به فقرا می دهد. ۴. (حقوق) مال...