کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طنز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
طنزکار
واژهنامه آزاد
مترادف کمدین:هنرپیشه ای که کار طنز میکند یا نویسنده ای که فیلم طنز مینویسد: comedian
-
درازلقمه
واژهنامه آزاد
برخی به طنز، به جای واژۀ بیگانۀ ساندویچ می گویند.
-
جلبک
واژهنامه آزاد
(جُ بَ) به طنز به کسی گفته می شود که درک و شعورش کم باشد.
-
پس صبا
واژهنامه آزاد
پس فردا؛ در اصطلاح و به طنز به معنی هرگز به کار می رود.
-
فان
واژهنامه آزاد
سبکی از رپ که در آن آهنگ های طنز آمیز و خنده دار خوانده می شود.
-
فاسانجانپوچ
واژهنامه آزاد
عبارتی طنز برای پایان دادن به هر نوع بحث و گفتگویی ـ کی میآی بریم؟ ـ فاسانجانپوچ
-
آیرونی
واژهنامه آزاد
آیرونی این اصطلاح از واژه ی یونانی (Eironeia) گرفته شده و به معنای ریا و خلاف واقع نشان دادن است . شگردی است که گوینده یا نویسنده به کلام یا آنچه نوشته یا دیده می شود معنایی متضاد یا وارونه می بخشد که در آن دریافتی طنز آمیز وجود دارد .
-
اطو کشیده
واژهنامه آزاد
اتوکشیده؛ شق و رق، صاف و درست، پیراسته با چاشنی طنز؛ معمولا به افراد و اشیائی گفته می شود که بیش از حد عرف و معمول، در قالب درآمده باشند. خیلی اطوکشیده حرف می زند، یعنی بسیار صاف و درست و اصولی و مبادی آداب حرف می زند.
-
سر نخ
واژهنامه آزاد
(اِ.مر.)(مرکب از سر+نخ) آنچه که (امید رود) دنبال کردنش به کشف حقایقی بینجامد. در یکی از برنامه های طنز، دنبال کردن رشته هایی که به قاتل ختم می شدند، قاتل را به کارآگاهان می شناساند. مثال: «سر نخ های جدید و مهمی به دست آورده ایم»«این عکس ها تنها به عن...
-
پاچه خار
واژهنامه آزاد
(عامیانه) کسی که پاچۀ دیگران را می خاراند؛ چاپلوس و متملق و چرب زبان. ظاهراً این کلمه برای اولین بار از یکی از سریال های طنز مهران مدیری به زبان فارسی راه یافت و بر سر زبان ها افتاد. بعضی آن را با املای «پاچه خوار»، به معنی پاچه خور، می نویسند حال آن...
-
چاپیدن
واژهنامه آزاد
(زبان پاک) چاپ کردن. امروزه چاپیدن را در این معنی بیشتر به طنز به کار می برند. || چاپیدن به معنی تاراج کردن از ترکی گرفته شده و با واژۀ «چاپ» پارسی ارتباطی ندارد. برخی پاک نویسان معتقدند که باید این معنی را از زبان پارسی کنار بگذاریم و چاپیدن را فقط ...