کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صيد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صید
واژهنامه آزاد
گرفتن
-
جستوجو در متن
-
بشکرد- بشاکرد
واژهنامه آزاد
صید -شکار- صیاد- شهرستانی تفکیک شده از توابع و بخش سابق شهرستان جاسک
-
روباه مردگی
واژهنامه آزاد
حالت روباه مرده را به خود گرفتن. نقل است که روباه در پاره ای مواقع ، حیله و نقشه ای در سر دارد و برای دفع خطر و یا حمله به صید خود، خود را به حالت مردن می زند
-
گرگور
واژهنامه آزاد
(بنادر جنوب) نوعی دام کوچک، مانند سبد چوبی یا فلزی، که برای صید آبزیان به ویژه خرچنگ به کار می رود. معادل fish trap در انگلیسی.
-
کچویه
واژهنامه آزاد
این روستا در کنار خرمنکوه ودامنه این کوه بزرگ قرار گرفته که در زمان لطفعلی خان زند یکی از گذرگاههای وی در بین راه شیراز -کرمان بوده است که بدلیل موقعیت ان را کچه جائی که شکارچیان جهت صید شکار قرار میگرفتند به معنی پناهگاه امن نامگذاری شده است
-
ایل ریزوند
واژهنامه آزاد
قوم ریزوند از اصیل ترین و مالکان و صاحبان اولیه پشتکوه بوده اند که قبل از تسلط والیان لرستان در سال 1006 توسط صفویان بر ایلام حکومت داشتند و به نقلی از بازماندگان بهرام گور و به نقلی دیگر از بازماندگان حسنویه کرد می باشند که قبل از اتابکان بر ایلام ح...