کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صورت باز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
صورت گرا
واژهنامه آزاد
formalist.
-
صورت جلسه
واژهنامه آزاد
نشست نامه.
-
صورت فلکی
واژهنامه آزاد
هم اختران.
-
جستوجو در متن
-
چار طاق
واژهنامه آزاد
باز باز، کاملا" باز، در را چار طاق باز گذاشتن= در را کاملا" باز گذاشتن
-
آچیلار
واژهنامه آزاد
باز کردن - بازشو - باز نمودن - باز شدن
-
حقه باز
واژهنامه آزاد
چاچول باز.
-
فاخته
واژهنامه آزاد
گسسته، باز.
-
چاپلوس
واژهنامه آزاد
زبان باز
-
سفته باز
واژهنامه آزاد
آژیوتاژ
-
گیسو گشادن
واژهنامه آزاد
باز کردن گیسو و مو - ریختن گیسو در روی شانه - باز کردن و چرخش گیسو در هوا
-
بازدادن
واژهنامه آزاد
سد کردن، مانع شدن، گرفتن توان باز دادن ره نره دیو/ ولی باز نتوان گرفتن به ریو؛ سعدی (بوستان)
-
کرو
واژهنامه آزاد
(تبری؛ مازندران) کُرو؛ جوانه ای که در حال باز شدن است، جوانه ای که هنوز باز نشده باشد.
-
منفرجه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) باز. "زاویۀ منفرجه" به پارسی می شود "گوشۀ باز" (از فرهنگستان).
-
آب باز
واژهنامه آزاد
به اشخاصی که به صورت خاص و کامل با آب سر و کار دارند آب باز میگویند