کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صرف کردن(اسم یاضمیر) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیع صرف
واژهنامه آزاد
خرید و فروش طلا و نقره با یکدیگر به نحوی که عوض و معوض حتما طلا و نقره باشد
-
جستوجو در متن
-
مایز
واژهنامه آزاد
تفاوت را آشکار کردن، از تمیز آمدن ، مشخص کردن ، اسم فاعل از میٌز
-
آمایش
واژهنامه آزاد
اسم مصدر آمودن و آماییدن به معنای به رشته کشیدن، تنظیم کردن، آراسته کردن و مستعد کردن است.
-
تروى
واژهنامه آزاد
( مصدر ) اندیشه کردنتامل کردن در امری . 2- ( اسم ) تامل تفکر
-
ارابه
واژهنامه آزاد
ریشۀ کلمۀ ارابه از زبان ترکی است که به صورت آرابا، مرکب از آرا+با تلفظ می شود. "آرا" به معنی فاصله، و "با" ضمیر و به معنی فاصله پیماست. از کلمۀ آرا بسیاری کلمات و اسم ها ساخته شده، همانند آرال، اسم دریاچه؛ و آران، اسم مکان در قفقاز جنوبی؛ و آراماغ، ب...
-
مخلطت
واژهنامه آزاد
با هم آمیزش و معاشرت داشتن؛ ( مصدر) آمیزش کردن با کسی معاشرت کردن . مباشرت کردن؛ (اسم) آمیزش:مرا در عهد جوانی با جوانی اتفاق مخلطت بود و صدق مودت . آرمش جماع. مخالطه کردن ( مصدر ) مخالطت کردن:هر آن کسی را که با اهل شرع مخالطه کرده باشد ...
-
آنکادر
واژهنامه آزاد
آنکادر کردن (گاهی به غلط آنکارد کردن گویند) در اصطلاح برای مرتب کردن تخت سربازی و مرتب و منظم کردن ریش صورت به کار می رود، خصوصا با تیغ خط انداختن زیر و روی ریش، یعنی روی گونه ها تا کنار لب و زیر گردن. اصطلاحی ست که از زبان فرانسه وارد فارسی شده است؛...
-
تعارض
واژهنامه آزاد
تَعارُض:متعرض ومزاحم شدن, باهم خلاف کردن, اختلاف داشتن 1 -( مصدر ) خلاف یکدیگر ورزیدن متعرض یکدیگر شدن با هم اختلاف داشتن . 2 - ( اسم ) خلاف ورزی معارضه . جمع:تعارضات .
-
دیوشلی
واژهنامه آزاد
دیوشل نام محله ای بین لاهیجان و لنگرود هست دیو شل واقعی قدیمی از شل کردن یک خرس بزرگ در عطاکوه هست خرس انقدر که بزرگ بود اسم خرس را دیو گذاشتن.
-
توییت
واژهنامه آزاد
این واژه در آکسفوردهای جدید، علاوه بر «جیک جیک؛ جیک جیک کردن»، به این معنی ها آمده است: (اسم) پیامی که از طریق شبکۀ اجتماعی توییتر فرستاده می شود؛ (مصدر) ارسال پیام از طریق شبکۀ توییتر؛ ارتباط برقرار کردن (با کسی) از طریق توییتر.
-
پادمان
واژهنامه آزاد
پادْمان در فارسی به معنای نظارت و حراست کردن است و اسم مصدری است که از ریشهٔ فعل پاییدن گرفته شدهاست. پادمان امروزه در اصطلاح به مقررات نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفته میشود که شامل انواع بازرسیها میشود.معادل انگليسي safeguard. (به نقل از...
-
باشیدن
واژهنامه آزاد
از این بنواژه تنها در زمان کنون (مضارع):«باشم، باشی، باشد، باشیم، باشید، باشند» دستوری:«باش، باشید» و بنواژه نام (اسم مصدر):«باشش» می بَهرند. «می باشد» هم به جای "هست" روایی دارد و در دیگر زمان ها از بنواژه یِ "بودن" آیند. ---- 1. ^ bon+vâže::Bonvâ...
-
ترول
واژهنامه آزاد
ترول (Troll) یک اصطلاح اینترنتی است و به کسانی اطلاق میشود که در جوامع آنلاین مثل فرومها یا بخش کامنتهای یک سایت، پیامهایی بیربط، ناراحت کننده و فتنه آمیز ارسال میکنند با این هدف اصلی که بقیه را وادار به عکسالعملهای احساسی کنند و باعث بحثهای...
-
کرراب
واژهنامه آزاد
کراب با تجدید روی ر به معنی دلفین در زبان مردم هرمزگان فارسی اصیل نهنگ در فارسی هست ولی دلفین چرا وارد نشده قدمت دریانوردی ایرانیان بیش از این است که کلماتی مثل دلفین را از خارجی ها وام بگیریم این اسم رو خارجی داشته باشیم انگار که تازه با در یا آشنا...