کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صحرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کبوتر صحرایی
واژهنامه آزاد
یمام
-
جستوجو در متن
-
شمون
واژهنامه آزاد
اسفناج صحرایی
-
آهید
واژهنامه آزاد
(فارس) آهوی صحرایی.
-
کاراکال
واژهنامه آزاد
شناسنامه کاراکال نام فارسی:کاراکال نام انگلیسی:Caracal نام علمی:Caracal caracal موها کوتاه، رنگ پشت و دم زرد شنی، پشت گوشها سیاه، با دسته ای از موهای بلند در نوک آن، دست و پا بلند، دم کوتاه، طول سر و تنه ۶۰ تا ۹۰ سانتی متر، دم ۲۳ تا ۳۱ سانتی متر،...
-
قازیاتان
واژهنامه آزاد
روستای قازیاتان از دو بخش غاز و یاتان تشکیل شده است.غاز که همان پرنده زیبا میباشد وکلمه یاتان که در زبان ترکی به معنی محل خواب یا محل حضور است.در نتیجه غازیاتان یا قازیاتان به معنی محل حضور غاز یا محل تجمع غاز یا پرنده هاست.به استناد نظر کارشناسان اد...
-
قازیاتان
واژهنامه آزاد
روستای قازیاتان از دو بخش غاز و یاتان تشکیل شده است.غاز که همان پرنده زیبا میباشد وکلمه یاتان که در زبان ترکی به معنی محل خواب یا محل حضور است.در نتیجه غازیاتان یا قازیاتان به معنی محل حضور غاز یا محل تجمع غاز یا پرنده هاست.به استناد نظر کارشناسان اد...