کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
صاف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
راواق
واژهنامه آزاد
زلال و صاف
-
سامال
واژهنامه آزاد
آسمان بی ایر آسمان صاف
-
راسا
واژهنامه آزاد
هموارو صاف - نامی کردی
-
آوش
واژهنامه آزاد
صاف - روشن - پاک
-
بوردار
واژهنامه آزاد
رسم خط ، منحنی - خطوط صاف در طراحی
-
ساینا
واژهنامه آزاد
آسمان صاف سکوت آرامش نماد تمام پاکی ها
-
چرم
واژهنامه آزاد
(دشتستان؛ دهستان ارغون) چ َرم. پوست حیوانات، تخته سنگ صاف و مرتفع و عریض، حاشیه های سنگی اطراف رودخانه یا کمر های (ارتفاعات) صاف سنگی.
-
تخ کرد
واژهنامه آزاد
(گنابادی) تَخْ کِرْدَ؛ پَهن کردن، صاف کردن، هم سطح کردن، دراز کشیدن به روی شکم.
-
اطو کشیده
واژهنامه آزاد
اتوکشیده؛ شق و رق، صاف و درست، پیراسته با چاشنی طنز؛ معمولا به افراد و اشیائی گفته می شود که بیش از حد عرف و معمول، در قالب درآمده باشند. خیلی اطوکشیده حرف می زند، یعنی بسیار صاف و درست و اصولی و مبادی آداب حرف می زند.
-
صمیمانه
واژهنامه آزاد
دل درستانه، درست دلانه، صاف دلانه، روشن دلانه، راستانه یا راستیانه، پاک دلانه.
-
نیکا
واژهنامه آزاد
بسی نیک! چه خوب! خوشا! خوب و خوش و زیبا و ظریف است. همچنین این نام به معنی آب خوب، آب صاف نیز میباشد.
-
مومیان
واژهنامه آزاد
یک کوه هست در روستای آقچه قلعه منطقه نوبران ساوه-احتمالا به معنی سنگ صاف و تخت می باشد
-
ترش بالا
واژهنامه آزاد
با املای سرهم، ترشبالا، در دهخدا ثبت شده است:[ ت ُ / ت ُ رُ ] (اِ مرکب ) ترشپالا. ابزاری فلزی و سوراخ سوراخ جهت پالایش پالوده و صاف کردن برنج پلاو و سایر چیزها. (ناظم الاطباء).
-
فولگوریت
واژهنامه آزاد
زمانی که آذرخش به ماسه حاوی کوارتز یا سلیکا برخورد می کند ،دما به سادگی می توانداز 1800درجه سانتیگراد هم بالا تر برود ودانه های ماسه را آب کند .این دانه ها ترکیب شده وبه لوله هایی تبدیل می شوند که چندین متر در راستای آذرخش به درون زمین نفوذ می کنند ،...
-
تپانچه
واژهنامه آزاد
تپان در زبان ترکی به معنی تکه چوبی است کت و کلفت که روی زمین بعد از شخم زدن می گرداندند تا کلوخ ها شکسته شده و سطح زمین صاف شود. در حال حاضر به بخش زیرین چهارچوب درب که معمولاً یک یا دو سانت از کف بالاتر قرار میگیرد تپان درب گفته می شود. تپانچه نیز ب...