کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شیرین رود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شیرین رود
واژهنامه آزاد
نام رودخانه ای در کنار روستای خرم آباد منطقه فریم بخش دودانگه شهرستان ساری از شاخه های اصلی رود تجن ساری استان مازندران
-
واژههای مشابه
-
شیرین بخت
واژهنامه آزاد
[بَ] خوش بخت، خوش طالع، خوش شانس، عاقبت به خیر، کسی که سرنوشت خوبی دارد.
-
شیرین دره
واژهنامه آزاد
آب شیرین؛ نام منطقه ای در بخش مانه و سملقان، در استان خراسان شمالی. در حال حاضر (1395) منطقۀ گردشگری خوش آب و هوایی است با رودخانه ای طولانی که از روستاهای تازه قلعه و یالانچی و بربرقلعه و ارناوه و چندین روستای دیگر می گذرد. اخیراً سدی به همین نام بر...
-
شیرین آی
واژهنامه آزاد
ماه شیرین وزیبا
-
شیرین آی
واژهنامه آزاد
آی در ترکی به معنی ماه است وشیرین هم به معنی ناز وجالب است.
-
جستوجو در متن
-
وخی
واژهنامه آزاد
وَخی. در لهجۀ شیرین اصفهانی به معنای «برخیز» به کار می رود. این کلمه فعل امر است که گاهی به صورت خواهش بیان می شود . عبارتی مثل «وَخیزادی» از مشتقات همین کلمه است و معنی یک جملۀ سوالی کامل را می دهد ( وَخیزادی؟ یعنی:آیا تو از جای خود بلند شدی ؟)؛ ی...
-
کچالو
واژهنامه آزاد
کچالو. [ کَ چا لو ] (فارسی افغانستان) مانند برخی واژگان دیگر، از هند وارد زبان فارسی دری شده؛ پیشوند «کج» یا «کچه» را به «آلو» اضافه کردند تا از نام «آلو» که نام میوه ایست و پیش از این در فارسی وجود داشته متمایز شود. البته در هند کچالو را پرتغالی ها ...