کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شید
واژهنامه آزاد
پهن کردن
-
واژههای مشابه
-
شید شکیبا
واژهنامه آزاد
خورشید بردبار - آفتاب بردبار
-
شید کردن
واژهنامه آزاد
پهن کردن
-
جستوجو در متن
-
شیدسا
واژهنامه آزاد
شیدْسا[shidsa] مثل خورشید_بسان خورشید_همانند شید شید=خورشید
-
خورشید
واژهنامه آزاد
در پهلوی «خورشیت» بوده است. این واژه از دو پارۀ خور+ شید ساخته شده است. خور نام دیگر آفتاب یا مهر است. «شید» نیز که ویژگی خور است، به معنی رخشان و تابنده است.
-
خراشاذ
واژهنامه آزاد
خراشاذ یا خراشاد به معنی خور شید است (یاقوت حموی، معجم البلدان)
-
آرشیدا
واژهنامه آزاد
آر به معنای آریایی و شید به معنای خورشید و آرشیدا به معنای خورشید آریایی می باشد
-
آرشیدا
واژهنامه آزاد
آریایی درخشان؛ واژۀ مرکب از آر و شید و الف اسم ساز.
-
شعاع:شید
واژهنامه آزاد
شید بر وزن بید برابر فارسی شعاع تازی است. بنگرید به برهان قاطع؛ واژة جمشید.
-
خرایه
واژهنامه آزاد
خرایه یا خرایک یا خُراک به زمین هایی گفته می شود که کشت نشده باشد و مر معرض تابش خور شید قرار گرفته باشدو متضاد آن سایک است
-
آشید
واژهنامه آزاد
(فارسی) طلوع خورشید ترکیب؛ (پیشوند) آ به معنی آمدن - بالا آمدن و شید به معنی خورشید
-
نیرشید
واژهنامه آزاد
بر وزن خورشید و مهرشید مرکب از نیر به معنای درفشان . رخشان . درخشنده . درفشنده . مضی ٔ. رخشنده . مشرق و شید به معنای درخشان و روشنایی
-
فیلیگران
واژهنامه آزاد
نگاراب، واترمارک (به انگلیسی)، فیلیگران (به فرانسوی). آن نگاره ای آبگون و کمرنگ است که در خاز کاغذ (خمیر کاغذ) چاپ می شود. هنگامی که کاغذ را در برابر چشمۀ شید (منبع نور) بگیرند، آن تَراپدید می شود. اسکناسها نگارابهایی از بزرگان، تاج، شهباز و مانند آن...