کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شکوه جلال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
شکوه جلال
واژهنامه آزاد
فر-پر
-
واژههای مشابه
-
شکوه آباد
واژهنامه آزاد
شکوه اباد یا همان دشت شکوفه یاشت شاهی. مکانی بوده محل کشاورزی بوده
-
جستوجو در متن
-
راویس
واژهنامه آزاد
باشکوه،صاحب جلال و شکوه
-
شرنگ
واژهنامه آزاد
تجمل. شکوه. جاه و جلال. دم و دستگاه. کبکبه و دبدبه. عزت و جاه.
-
فرزی
واژهنامه آزاد
فرزی بک کلمه مرکب متشکل از "فر" به معنی شکوه،جلال و والایی و "زی" به معنی زیستن و زندگانی است. به عبارت دیگر "فرزی" به معنی "با شکوه زیستن" می باشد.
-
فرنوش
واژهنامه آزاد
نام اصیل ایرانی؛ از شاهزاده های سلسلۀ ماد؛ 1) فرن= شاهوار، خدایگان؛ و اوش= هوش؛ فرنوش= هوش خدایگانی 2) عصارۀ شکوه و جلال
-
فرسش
واژهنامه آزاد
نام روستایی از استان لرستان در توابع شهرستان الیگودرز برگفته از نام سه امامزاده ی متبرکه مدفون در این روستا میباشد کلمه ترکیبی فرسش = ( فــر + س + ش ) فر= شکوه ، عظمت و جلال س= سه ش= شهید شکوه و عظمت سه شهید (سه شهید بزرگوار)
-
فرگشت
واژهنامه آزاد
فر (پیشوند) + گشت (گشتن و تغییر یافتن). «فر» در اینجا اسم نیست و از این جهت به معنی فرّه و جلال و شکوه نیست، بلکه یک پیشوند است به مفهوم پیش رفتن و ادامۀ روند همین طریق داریم؛ فرسایش = فر + سایش. ساییدن متمادی و ادامه دار.